سبد خریدتان در حال حاضر خالی است!
دسته: کارگاه های و دوره های آموزشی
گام ها و مراحل جذب مشتری به وسیله تبلیغات موثر
توضیح گام ها و مراحل جذب مشتری به وسیله تبلیغات
: جلب توجه : گام اول در این الگو این است که توجه مخاطب را به محصول جلب کنیم.
ایجاد علاقه : گام دوم در این الگو این است که مخاطب را به کالای مورد نظر علاقهمند کنیم.
ایجاد تمایل3 :گام سوم در این الگو، تحریک مخاطب برای داشتن محصول است
. سوق دادن به خر ید3 : آخرین گام در این الگو هدایت مخاطب به سوی اقدام به خرید کالاست. )
یک تبلیغ مؤثر پیش از هر چیز باید بتواند توجه مخاطبان مورد هدفش را به خود جلب کند تا در مراحل بعدی قادر باشد آنان را به خرید تشویق .نماید برای دستیابی به این منظور شناخت مشتریان هدف و همچنین برقراری ارتباط مؤثر با آنها با بهرهگیری از محتوای مناسب و جاذبه های بصری خلاقانه، امری ضروری به نظر میرسد. در علم بازاریابی و تبلیغات، جلب توجه مشتریان بالقوه برای ایجاد علاقه نسبت به محصول، ضرروری است و زمانی که علاقهای ایجاد شد، کسب و کار باید تمایل مشتری را به اندازهای برانگیزد که وی اقدام به خرید نماید.
جلب توجه، نخستین مرحلهای است که باید مد نظر قرار گیرد و در واقع این مرحله اساس مراحل بعدی به شمار میرود. اگر تبلیغاتی قادر نباشد که بلافاصله توجه مخاطبان را به خود جلب کند، آنها را به راحتی از دست خواهد داد. )راوال21
به محض اینکه یک تبلیغ، موفق به جلب توجه مخاطب شد، نیاز به ایجاد علاقه نسبت به محصول و خدمات دارد. برای رسیدن به این منظور نیاز است که مزایا و نتایج نهایی کاربرد محصول یا خدمات مورد نظر ،شرح داده شود تا مشتریان به داشتن آن علاقه مند گردند
مرحله سوم، ایجاد تمایل است. این مرحله شاید در نگاه اول مشابه مرحلهی قبل یعنی ایجاد علاقه به نظر آید در حالی که تفاوت بسیاری بین علاقهمند بودن به یک چیز و تمایل به داشتن آن وجود دارد. تمایل داشتن، گامی فراتر از علاقه مند بودن است که در این مرحله فرد علاوه بر اینکه به محصول مورد نظر علاقهمند شده است، با توجه به ویژگی ها و مزایای محصول درمیابد که این محصول به خوبی میتواند نیازهای او را برطرف سازد و بنابراین تمایل پیدا میکند که این محصول را داشته باشد. یک تبلیغ مناسب باید انگیزشی قوی در مخاطب ایجاد نماید و این تنها زمانی روی میدهد که از جاذبه های مناسبی در تبلیغ استفاده شود و همچنین به شیوهی مناسبی بیان شود که محصول معرفی شده،می- تواند به طور شایسته ای نیاز های آنان را برآورده سازد. افزایش علاقه مندی مندی در مشتریان با تاکید بر مزایای محصول و تشریح منافع آن صورت میگیرد.
و در نهایت گام چهارم سوق دادن به خرید است. در این مرحله، خریدار تصمیم نهایی خود را در خصوص خرید اتخاذ میکند. تبلیغات زمانی میتواند تاثیر قوی در مخاطب ایجاد کند که قادر باشد مزایایی را که بازار هدف می تواند با اقدام به خرید آن محصول یا خدمت به دست آورد، به صورت برجسته و روشن بیان کند و مخاطب را به خرید آن دعوت نماید.
یکی از دشوارترین وظایف پیام تبلیغاتی، تحریک کردن افراد به داشتن و یا استفاده از کالای مورد نظر است. تبلیغ کننده باید با مشتری ارتباط برقرار کند و او برای اینکه بتواند این کار را درست انجام دهد، باید بداند که مشتریان هدف چگونه فکر می کنند. سپس به خوبی بیان نماید که کالایی را که قصد معرفی و عرضه آنرا دارد، میتواند نیاز های مشتری را برآورده سازد. برای تحریک مشتریان به سمت محصول، محرک های گوناگونی وجود دارد که بسته به نوع محصول و مشتریان، باید این محرک ها شناسایی و مورد استفاده قرار گیرد.
یکی از مسائل بسیار مهم در قلمرو تبلیغات، ارزیابی اثربخشی تبلیغات است. به عبارت دیگر مشخص کردن این که تبلیغی که ما بودجه زیادی جهت آن صرف کردهایم تا چه حد ما را به اهدافی که تعیین کرده بودیم رسانده است. آیا برنامه تبلیغاتی توانسته اهداف ارتباطی و اهداف فروش ما را تحقق بخشد؟ آیا به نتایجی که میخواستیم رسیدهایم؟ آیا اساساً تبلیغات ما در جهت هدف حرکت کرده است؟ تحقیقات بازار یابی وسیلهای بسیار مهم برای گردآوری و تحلیل اطلاعات گوناگون در مراحل قبل از آغاز تبلیغ، هنگام اجرا، و بعد از انجام تبلیغ است و چنان که به درستی مورد استفاده قرار گیرد نقش ارزنده ای در کنترل تبلیغ خواهد داشت. در واقع یک برنامه تبلیغاتی صحیح باید مرتباً آثار ارتباطی و نتایج فروش تبلیغات انجام شده را مورد ارزیابی قرار دهد. یعنی مشخص شود که آیا مخاطب همان چیزی را از پیام دریافت کرده که ما مورد نظر ما بوده و یا چیز دیگری دریافت کرده است و آیا تبلیغ توانسته باعث دست به کار شدن و اقدامی در او گردد.
آخرین مرحله از یک فرآیند تبلیغاتی به صورت یک بازخورد مداوم و متمرکز بر اثر بخشی یک برنامه تبلیغاتی طراحی شده است که در حقیقت میتواند به عنوان ورودی فرآیند برنامه ریزی نیز استفاده گردد. تعیین اینکه یک برنامه تبلیغاتی چقدر توانسته است به اهداف ارتباطی در نظر گرفته شده برسد و همچنین چقدر توانسته است به سازمان در دستیابی به اهداف کلی بازار یابی و فروش کمک کند بسیار مهم است.
تبلیغ کنندگان لازم است به طور منظم دو نوع تاثیر تبلیغات را بسنجند، تاثیر تبلیغات بر ارتباط با بازار هدف و نیز تاثیر آن بر میزان فروش و سود. اندازه گیری تاثیر ارتباطی تبلیغات گویای آن است که آیا تبلیغات و رسانه تبلیغاتی، پیام تبلیغ را به درستی منتقل کرده و ارتباط مناسب را برقرار نموده است؟ تاثیر تبلیغات می تواند قبل یا بعد از به اجرا درآمدن آن مورد ارزیابی قرار گیرد. در ارزیابی تاثیر تبلیغ پیش از به اجرا گذاشتن آن، تبلیغ کنندگان میتوانند آنرا به مشتریان نشان دهند و از میزان علاقهمندی آنها سوال کنند و نیز میتوانند میزان به یادآوری مجدد تبلیغ و آگاهی از محصول، اطلاعات و ترجیحات مخاطب تاثیر می گذارد. )
منبع: کنفرانس مدیریت سولماز حضرتقلیزاد
6 نکته ی مهم برای افزایش فروش
فروش محصول
سلام امروز میخوایم در مورد فروش بیشتر صحبت کنیم شاید این قسمت در ظاهر به سئو ربطی نداشته باشه ولی در باطن جزئ اصلی سئو همین قسمت هستش یعنی فروش محصول و نگه داشتن کاربر در وبسایت
خب چه چیزی باعث میشه فروش شما بیشتر بشهقسمت اول : محصول خوب
شما برای مشتریان بیشتر باید محصول خوب و بهتری بفروشید میدونیم که هیچ کس سراغ محصول بد نمیاد ولی قسمت سخت تر بهتر بودن هستش یعنی وقتی ما با رقیبا رودر رو میشید باید محصول بهتر رو رو کنید تا فروشتونبیشتر بشهقسمت دوم پشتیبانی
پشتیبانی خوب باعث میشه اطمینان سازی بشه کاربری که از فروشگاه شما خرید میکنه و محصولاتی که مشکل دار هستن رو با شما در میون میزاره و شما مشکلاتش رو حل میکنید دوباره سراغ شما خواهد اومد پس سعی کنید محصولات شما پشتیبانی خوبی داشته باشه پس سعی کنید همیشه در دسترس باشید و حتی قسمتی به عنوان سوالات پر تکرار ایجاد کنید که به سوالات عمومی جواب بدهسوم اخلاق
قسمت اصلی فروش این قسمت هستش اگر شما طلا و هم به نصف قیمت بفروشید اگر اخلاق نداشته باشید فروش هم نخواهید داشت چند وقت پیش خواستم از یه شرکت اینترنت پرسرعت بخرم به پشتیبانی که تماس گرفتم یه ادم بی حوصله گوشی رو برداشت که همش سعی میکرد من رو دک کنه خوب معلومه که اگر بهترین خدمات رو هم ارائه کنن من از اون شرکت خرید نمیکنم پس سعی کنید حتی اگر زوری هم شدهلبخند بزنیدرفتن به سراغ مشتری ها
اگر فکر میکنید که میتونین یه گوشه بشینید و مشتری ها مثل سیل به سمت شما بیان پس همونجا بشینید و کاری نکنید
اگر میخواید فروش بهتری داشته باشید بهتره به سمت مشتری هاتون برید از ایمیل مارکتینگ گرفته تا نظر گذاشتن در صفحات اجتماعی مشتریان اون ها رو به محصولاتتون معرفی کنیدتخفیف
ایم قسمت هم مهم هستش چون برای شما هم اتفاق افتاده که محصولی رو میخواستید بخرید اما سر هزار تومن تخفیف ندادن منصرف شدید پس قبل از اینکه مشتری های شما منصرف بشن هزار تومن تخفیف رو بدید اما نذارید این تخفیف بیش از حد بشهادامه دارد
منبع:1pro.ir
سمینار آشنایی با مدیریت ارتباط با مشتریان
سمینار آشنایی با مدیریت ارتباط با مشتریان
در صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی تولید کنند گان و وارد کنندگان صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی و صنایع وابستهاهداف سمینار:
بدست آوردن رضایت مشتریان، جایگاهی مهم و حیاتی را در فعالیت¬های بازاریابی دفاتر ی صنعت صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی به خود اختصاص داده است. مدیران این دفاتر بخوبی می¬دانند که جذب مشتریان جدید در بازار صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی بسیار دشوار است، بنابراین یکی از راه¬های حفظ سودآوری، نگهداشت مشتریان موجود است. امکانات و ابزارهایی که بتواند مشتریان جدید را به خود جذب کند نیز در گسترش سهم بازار و کسب سود تاثیری به سزا دارد.
بدین ترتیب لازم است در این دفاتر سیستمی برای جذب و حفظ مشتریان طراحی و پیاده سازی شود. سیستمی که بتواند روابط شرکت و مشتریان را به خوبی مدیریت نماید. سیستم¬های مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM) ابزارهایی هستند که امروزه به این منظور مورد استفاده قرار می¬گیرند. نرم¬افزارهای “مدیریت ارتباط با مشتری” می¬توانند شرکت¬ها و دفاتر ی صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی رادر جلب رضایت مشتریان توانمندتر سازند.
در این سمینار ضمن معرفی مفهوم “مدیریت روابط مشتریان” و چگونگی بکار گیری آن در دفاتر و نمایندگی¬های صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی و صنایع وابسته، یک نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری و نحوه عملکرد آن به صورت نمونه معرفی می¬شود.سرفصل های سمینار:
۱/ مدیریت ارتباط با مشتری چیست؟ (مفاهیم و تعاریف)
۲/ چرا باید از سیستم¬های CRM استفاده کرد؟
۳/ صنعت صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی چه نیازی به مدیریت CRM دارد؟
۳-۱- کانالهای ارتباط با مشتری در بازاریابی خدمات صنعت صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی چیست؟
۳-۲- مشتری چه انتظاراتی از ارائه دهنده خدمات صنعت صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی خود دارد؟
۳-۳- چگونه می توان مشتری را جذب کرد؟
۳-۴- چگونه می توان خدمات بیشتری به یک مشتری فروخت؟
۳-۵- چگونه می توان مشتری را وفادار ساخت؟
۴/ معرفی یک نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری ویژه دفاتر و نمایندگی های صنعت صنعت لوازم خانگی، آشپزخانه و ساختمانی و صنایع وابسته
۵/ پرسش و پاسخ
گواهی دوره: به کلیه شرکت کنندگان در دوره، گواهی معتبر اعطا خواهد شد
زمان برگزاری: پنجشنبه ۱۳۸۸/۳/۲۸ – صبح
مدت برگزاری: ۴ ساعتچگونه می توان روحیات افکار و رفتار افراد، مخاطبان و مشتریان خود را شناسایی و متناسب با خودشان با آنها برخورد کرد؟
چرا برخی از مردم می توانند به راحتی ارتباط برقرار کرده، دوستان و مشتریان بیشتری داشته باشند؟
آیا راهی برای شناخت مشتریان وجود دارد؟
شم و نبض شناخت بازار و مشتری چگونه بدست می آید؟
رزومه ی مدرس:
راه های عملیاتی و کاربردی جهت افزایش فروش
راه های عملیاتی و کاربردی جهت افزایش فروش
راه های افزایش فروش, راهکارهای عملیاتی افزایش فروش Increase Sales, استراتژی های افزایش فروش, سیاست های افزایش فروش Increase Sales, تکنیک های افزایش فروش
تهیه و تدوین: علی خویه http://www.khooyeh.ir/ ، مدرس دانشگاه با 18 سال تجربه اجرایی، مشاور و مدرس صدها کارخانه، مشاور و تدریس در بیش از 300 شرکت مختلف در سراسر خاورمیانه، عضو انجمن های معتبر دنیا، مولف ومترجم 12 عنوان کتاب تخصصی، ارایه بیش از 5000 ساعت مشاوره تخصصی به سازمان ها و برندهای معتبر، اجرای بیش از صدها پروژه تحقیقات بازار، برندسازی، رفتار مصرف کننده، کلوپ مشتریان، CRM، مهندسی فروش و بازاریابی، کمپین تبلیغات، برنامه های ارتباطات بازاریابی IMCو روابط عمومی، دپارتمان بازاریابی و فروش، برنامه بازاریابی،مشاوره فروش، مشاوره راهکارهای افزایش فروش، مشاوره مهندسی فروش، تشکیل دپارتمان فروش و بازاریابی، اجرای پروژه های مهندسی فروش، راه اندازی و استقرار فروش و بازاریابی مویرگی، راه اندازی و استقرار فروشگاه، اجرای پروژه های چیدمان فروش، تربیت فروشنده و ویزیتور، استخدام فروشنده و بازاریاب، راه اندازی پخش و توزیع مویرگی، استقرار نرم افزارهای فروش، مشاوره نرم افزار و سخت افزار فروش، فروش انلاین، مشاوره فروشگاه مجازی، مشاوره ارتقا فروش، مشاوره ترفیع فروش، اجرای جشنواره های فروش، دوین شرح وظایف سطوح مدیریتی و مهندسی فروش، پیاده سازی و بهینه سازی سیستم های جامع مدیریت فروش و بازاریابی در سازمان، طراحی تدوین و استقرار فرآیندهای فروش، تدوین سیاست ها و استراتژی های فروش سازمان با هماهنگی مدیران، بررسی و آنالیز روانشناسی خرید و روان شناسی فروش، تحقیقات رفتار مصرف کنندگان، اجرای جشنواره های فروش و بازاریابی، آناليز دلايل شكست روشهای اجرایی در جذب مشتريان جدید، بهبود سطح حفظ مشتری جهت افزایش فروش و ایجاد جریان درآمد اضافی، ايجاد واحد CRM اثربخش و اجرایی در شرکت و سازمان ، شناسايی نيازهای مشتريان و جلب اعتماد آنها برای خريد، آموزش تیم فروش در جهت بهبود عملکرد، تکنیک های رفتار شناسی و رفتارسنجی مشتریان در فروش، طبقه بندی انواع مشتریان و تکنیک های فروش به آنها، طراحی و نظارت بر چرخه عملیات فروش، طراحی عملیات ستادی فروش، اجرای مناسب ترین وساده ترین روشهای فروش و بازاریابی، مشاوره در جهت کاهش هزینه های بازاریابی و فروش
و ….
شرکت مشاوره مدیریت gmas ، متشکل از اساتید برتر دانشگاه ها، مدیران عالی باتجربه و حرفه ای صنایع وسازمانهای مختلف، کارشناسان و متخصصان خبره، مدرن و به روز ایران و جهان، با سرپرستی مهندس علی خویه www.khooyeh.com و با پشتوانه یک دهه تجربه و فعالیت مشاوره تحقیق آموزش و اجرا در زمینه مدیریت بازاریابی مهندسی فروش و نیز مدیریت ارتباط با مشتری(CRM) در سازمانهای ملی و بین الملی در صنایع مختلف تولیدی خدماتی صنعتی کشاورزی و … از جمله شرکت های پخش توزیع فروش مویرگی ، بانک ، سرمایه گذاری ، مخابرات، تاسیسات، آموزش عالی، بیمه، کشاورزی، نفت و گاز، تولیدی، بازرگانی، صادرات و واردات، لیزینگ، صنایع غذایی، فناوری اطلاعات و … تاسیس شده است.هدف ما ارائه خدمات مشاوره مدیریت در زمینه بازاریابی و مهندسی فروش و برند با تمرکز بر مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) در قالب ارائه راهکار، تعیین استراتژی، برنامه ریزی، پیاده سازی و آموزش با استفاده از متدلوژیها و تکنولوژیهای معتبر جهانی می باشد. وظیفه ما افزایش فروش و سهم بازار شرکت شما، استفاده بهینه از فرصتهای تجاری، کاهش هزینه های بازاریابی و فروش و بهره مندی از سیستمها و راهکارهای نوین مدیریت بمنظور رویارویی با چالشهای پیش رو در دو سطح ملی و بین المللی می باشد.راه های افزایش فروش، راهکارهای عملیاتی افزایش فروش Increase Sales، استراتژی های افزایش فروش، سیاست ه راه های افزایش فروش را از ما بخواهید، راهکارهای عملیاتی افزایش فروش و پیشبرد فروش کنار تیم ما، استراتژی های افزایش فروش وپیشبرد فروش Increase Sales، سیاست های افزایش فروش Increase Sales، تکنیک های افزایش فروش،تاکتیک های افزایش فروش، روش های افزایش فروش و پیشبرد فروش با تیم علی خویه، با ما همراه باشید. استاد علی خویه www.khooyeh.ir در سمینارهای زنجیره ای با عنوان سوپر استار فروش و فوق ستاره فروش در شهرهای مختلف و استان های مختلف با اجرایی کارگاهی و خلاقانه تجربیات و دانش سوپر استارها و فوق ستاره های فروش را تدریس و ارایه می نماید. با ما همراه باشید.
اولین سمینار فوق ستاره فروش و سوپر استار فروش در قزوین با تدریس و ارایه علی خویه برگزار گردید
دومین همایش بزرگ فوق ستاره فروش و سوپر استار فروش توسط علی خویه استاد بین المللی بازاریابی و فروش در مشهد
سومین همایش بزرگ سوپر استار فروش و فوق ستاره فروش و مشتری مداری حرفه ای در کرمان توسط علی خویه مدرس دانشگاه، مولف و مترجم 12 عنوان کتاب پرفروش و تخصصی، عضو انجمن های معتبر دنیا با 18 سال تجربه اجرایی..
برچسبها: راه های افزایش فروش, راهکارهای عملیاتی افزایش فروش Increase Sales, استراتژی های افزایش فروش, سیاست های افزایش فروش Increase Sales, تکنیک های افزایش فروشخلق یک پیشنهاد با ارزش جهت فروش
تاکنون به این موضوع فکر نموده اید که هرکس به نحوی به دنبال فروش است؟ فروش فقط ویژه یک تاجر یا یک خرده فروش نیست ، احتمالا شما نیز تلاش میکنید تا نظرات خود را به همسرتان جهت برنامهریزی تعطیلات آخر هفته بقبولانید یا تلاش میکنید رییس خود را جهت قبول پروژه قانع کنید یا به دنبال قانع کردن یک کارشناس خبره جهت پیوستن به شرکتتان هستید.
به عبارتی هر چیز پیشنهادی جهت عرضه (محصول ، ایده ، پروژه) فروش تلقی میشود و ضروری است پیشنهاد با ارزشی جهت فروش آنان داشته باشد.
پیشنهاد با ارزش جهت فروش جمله کوتاهی است که با شفافیت ، فوایدی را که مشتری بالقوه با استفاده از محصول ، خدمات یا فکر شما به دست میآورد عنوان میکند ، این جمله گویش فروش را آنقدر آسان میکند که مشتری به راحتی مدقت آن میشود و آن را به خاطرمیسپارد.
این جمله الزاما میبایست به روش مخصوصی عنوان شود؛ زیرا توصیف آسان خصوصیات و تواناییهای پیشنهاد به تنهایی کافی نیست. عنوان پیشنهاد میبایست دقیقا روی آنچه مشتری میخواهد و جهت آن ارزش قائل است ، تمرکز کند. مشتری میخواهد مشکلاتش را حل کند ، راهحلهای موجود را بهتر شدن بخشد ، زندگی بهتری داشته باشد ، بدست آوردنوکاری بهتر ، وسیعتر و با سرعت زیادتری انجام دهد.
خلق یک پیشنهاد با ارزش جهت فروش یک روش سودمند بازاریابی است که موارد استفاده وسیعتری از بازاریابی محصول دارد. در انتها با استفاده از این ابزار مشتری میبایست به این جمله برسد: «بله ،این جهت من مناسب است!»مشتری میپرسد: «چرا من میبایست این محصول را بخرم؟» و پیشنهاد با ارزش فروش شما میبایست به این پرسش به اختصار جواب دهد. راز خلق یک پیشنهاد با ارزش فروش خوب این است که محصول یا ایده خود را به خوبی بشناسید و بدانید که به چه طریق با رقیبان خود مقایسه میشود و رقابت میکند؛ از تمام قابل توجهتر جهت جواب به این پرسشات خود را به جای مشتری بگذارید.
پیشنهاد با ارزش فروش میتواند با جواب گام به گام به مجموعهای از پرسشها تولید شود. با جواب به این پرسشها ، اجزای خلق یک پیشنهاد با ارزش فروش را در اختیار خواهید داشت که به این پرسش مشتری جواب میدهد:«چرا من میبایست این محصول یا این فکر خاص را بخرم؟»
گام اول: مشتری خود را بشناسید.
با نگاهی به جایگاه مشتریتان ، این پرسشات را از خود بپرسید:
۱) او کیست؟ شغلش چیست و به چه چیز احتیاج دارد؟
۲) دنبال چه بهتر شدنهایی است؟
۳) ارزشهای او چیست؟
نکته قابل توجه: اگر نمیدانید ، بپرسید!
اگر دوباره این پرسشها را از خود بپرسید ، به آسانی میتوانید حدس بزنید مشتری چه میخواهد و در کجا دچار اشتباه شدهاید. پس مقداری پژوهشها بازار انجام دهید: با پرسش مستقیم از مشتریان ، یک پرسش گروهی یا یک نظرسنجی به آسانی این کار قابل انجام است. «پژوهشها بازار» فقط ویژه مشتریان بیرونی نیست و جهت بازارهای دیگر هم موثر است این مساله بستگی به محصول یا فکر شما دارد ، بازار شما امکانپذیر است کارمندان ، همکاران یا حتی همسر شما باشد.
گام دوم:محصول ،خدمات یا فکر خود را به خوبی بشناسید
از نظر مشتری شما:
– به چه طریق محصول ، خدمات یا فکر ،مساله مرا حل میکند یا پیشنهادی جهت بهتر شدن دارد؟
– چه مزیتها ونتایج شگرفی عرضه میکند؟
نکته: با عدد و رقم صحبت کنید. جهت جلب هر چه سریعتر دقت مشتری در این دنیای اقتصاد محور ، جهت عرضه پیشنهاد با ارزش فروش میبایست با عدد و رقم صحبت کنید: مشتری شما چقدرسود مالی یا بهتر شدن به دست خواهد آورد؟ بهرهوری مشتری چقدر فزایش خواهد داشت؟ راهحل پیشنهادی چه مقدار ایمنتر ، درخشانتر ، سریعترو کارآتر خواهد بود؟ و مواردی نظایر آن
گام سوم: رقیبان خود را بشناسید
به فکر کردن از دیدگاه مشتری خود ادامه دهید و بپرسید: به چه طریق محصول یا فکر شما از رقیبان خود ارزش یا مزیت زیادتری به وجود میآورد؟
نکته: این کار بسیار سخت است.جهت بدست آوردن مهارت در این زمینه میتوانید از ابزارهایی نظیر تحلیلUSP ، تحلیل مزیتهای رقابتی و روش تحلیل SWOT استفاده کنید.
گام چهارم:تا آنجا که میتوانید پیشنهاد خود را جهت مشتری جذاب کنید.
گام نهایی این است که تمام مطالبی را که تا به حال جهت جواب به پرسش قابل توجه مشتریتان: «چرا من میبایست این محصول یا فکر خاص را بخرم؟» آماده نمودهاید ، جمعآوری کنید و در دو یا سه جمله جواب دهید:
تلاش کنید با استفاده از نظر مشتری عبارت زیر را کامل کنید (اعداد و رقم در جواب را فراموش نکنید که فوقالعاده قابل توجه هستند):
«من میخواهم این محصول یا فکر را بخرم؛ زیرا که خواهد توانست…»
«قابل توجهترین ارزشهای این پیشنهاد فروش عبارتند از…»
«این محصول یا فکر از محصولهای یا افکار رقیبش بهتر است ، زیرا ….»افزایش مشتری، جذب مشتری، افزایش فروش، CRM ، مدیریت ارتباط با مشتری گام پنجم: تمام اطلاعات و نتایج را جمعآوری کنید
خلاقیت: هدف هر کسب و کاری جذب مشتری است و این امر هم صورت نمی پذیرد به جز از طریق بازاریابی. خرده فروشان موفق انسان های چندان متفاوتی نیستند بلکه آنها تنها نکاتی را آموخته اند که به پول در آوردن یاری می رساند.
و ….
1- خود را بشناسید
داشتن کسب و کار بسیار فراتر از داشتن شغلی برای خود است. وظایف اساسی شما بازاریابی، سر و سامان دادن امور مالی و مسوولیت کارکنان هستند. بسیار بعید است که یک فرد از همه خصوصیات مورد نیاز برخوردار باشد، به همین خاطر برای به دست آوردن بهترین نتیجه، باید بدانید که خودتان در کدام بخش ها تبحر دارید و برای دیگر بخش ها از دیگران کمک بخواهید.
2- بینشبسیاری از کسب و کارها توسط افرادی اداره می شوند که تلاش زیادی برای موفقیت می کنند و انگیزه بالایی دارند اما با این حال از تمام اطلاعات مورد نیاز برخوردار نیستند. این اطلاعات شامل ایده های روشن در مورد سهم بازار، بازار هدف، خدمات مشتریان، انتخاب محصول و بازاریابی است و همچنین شیوه های قیمت گذاری را نیز دربر می گیرد. اگر می خواهید در کسب و کارتان موفق شوید باید نسبت به همه این امور بینش و اطلاعات کافی داشته باشید.
3- شناخت صنعتاگر در مورد صنعتی که محصولات آن را به فروش می رسانید، اطلاعات بیشتری داشته باشید، آنگاه از رقبای خود در موقعیت بهتری قرار خواهید گرفت. داشتن اطلاعات در مورد شیوه های تولید، توزیع، تولید کنندگان بزرگ، وضعیت واردات و صادرات، و همچنین دورنمای صنعت باعث می شود در تصمیمات خود بر بنگاه، هوشمندانه تر عمل کنید. بسیاری از فروشندگان گمان می کنند که این اطلاعات ارتباط چندانی با آنها ندارند، اینها همان افرادی هستند که پس از مدتی شغل خود را تغییر می دهند.
4- شناخت مشتریبرای فروش موفق باید کالایی را به مشتری ارائه دهید که او می خواهد و برای اطلاع از خواست مشتری باید او را بشناسید. به همین خاطر توجه به نیازها و خواسته های مشتری باید در اولویت قرار گیرند. سعی کنید به کسب و کارتان از دید یک مشتری بنگرید و آنچه برای او جذاب است را انجام دهید. فراموش نکنید که مشتری است که تصمیم می گیرد آیا کسب و کار شما موفق شود یا خیر؟
5- سوابق مالی
اگر نمی دانید که پول شما کجا می رود، پس به زودی همه آن را از دست خواهید داد. باید انضباط مالی داشته باشید که با نگاه کردن به آن بتوانید پی ببرید که چه درآمدهایی و چگونه حاصل شده اند و هزینه ها نیز به چه صورت بوده اند. انضباط مالی منظم نیازمند وقت ودقت بسیاری است اما بدون آن نیز کار پیش نمی رود. در واقع انضباط مالی مانند ابزار یک هواپیما می ماند که ارتفاع، جهت و سرعت شما را نشان می دهند. بدون آنها شما می توانید پرواز کنید اما هیچ ایده ای در این مورد نخواهید داشت که به کجا می روید.
6- مدیریت نقدینگی
مهم نیست که مغازه شما چقدر بی نظیر و شگفت انگیز باشد، چرا که باز هم بدون نقدینگی شانس برای موفقیت نخواهد داشت. پولی که وارد کسب و کار شما می شود یکی از اجزای حیاتی سلامت مالی آن خواهد بود. اگر بودجه بندی هوشمندانه ای دارید و جریان درآمد و هزینه را به خوبی کنترل می کنید، لازم نیست که نگران جریان نقدینگی باشید.7- تصمیم گیری
به عنوان صاحب یک مغازه، شما مدیریت آن را نیز برعهده دارید و بنابراین باید توان تصمیم گیری داشته باشید. مدیریت منابع، انتخاب شیوه خدمت رسانی به مشتریان، فروش های فوق العاده و ساعات کاری از جمله مواردی هستند که شما باید در مورد آنها تصمیم بگیرید. به خاطر داشته باشید که هر تصمیم شما می تواند به موفقیت یا عدم موفقیت کسب و کار منتهی شود.
8- انصاف
شیوه رفتار با کارکنان می تواند سرنوشت کسب و کار شما را تعیین کند. سعی کنید با آنها منصف باشید و به آنها اجازه پیشرفت بدهید. به همان اندازه که ارزش دارند به آنها دستمزد بدهید. اگر فروشنده شما حس کند که ارزش کارش را درک کرده اید، انگیزه بیشتری برای بهتر کار کردن خواهد داشت. با کارکنان خود به درستی رفتار کنید و آنها نیز در به موفقیت رسیدن کسب و کارتان به شما یاری خواهند رساند.
9- تصویر
مشتریان برای اینکه از شما خرید کنند یا خیر به تصویری که خود ارائه می دهید، توجه می کنند. نام کسب و کار، صفحه اینترنتی آن، بیلبوردهای تبلیغاتی شما، همه و همه در شکل گیری تصویر مشتری از شما تاثیر دارند. وب سایتی که مدت هاست به روز نشده، از رغبت مشتری برای مراجعه به شما می کاهد.
10- کنترل موجودیهنگامی که به مشتری می گویید که کالای مورد نظر وی را تمام کرده اید، پیامی مشخص در مورد بی مسوولیتی خود به او مخابره کرده اید. وعده هایی مانند اینکه تا هفته آینده آن کالا دوباره در قفسه شما خواهد بود نیز چندان دردی را دوا نمی کند. وقتی کالایی را ندارید، مشتری آن را از جای دیگری تهیه می کند ودر این صورت او دیگر مشتری شما محسوب نمی شود.
به جای اینکه به کسب و کار رقبای تان رونق ببخشید، بهتر است توجه بیشتری به انبارداری خود داشته باشید. سیستم های کنترل موجودی بسیاری هستند که می توانید با بهره گرفتن از آنها جلوی کمبود جنس را بگیرید. نامشخص بودن بازار، بدقولی توزیع کننده و افزایش ناگهانی فروش، بهانه های خوبی برای توجیه ضعف شما در کنترل موجودی نخواهند بود.
11- سودآوری
خرده فروشی چیزی نیست به جز اینکه کالایی را بخرید، سپس برای آن قیمتی تعیین کنید که پیش بینی می کنید برای مشتری قابل قبول است و سپس آن کالا را بفروشید. به همین خاطر در قیمت گذاری باید هوشمندانه رفتار کنید، از طرفی کسب سود را فراموش نکنید و از سوی دیگر به پایین نگه داشتن قیمت برای جذب مشتری نیز توجه کنید. همچنین معمولا راه هایی برای خرید ارزان تر کالا از تامین کنندگان وجود دارد که شما از آنها بی خبرید.
12- الگوبرداری
در بازار امروز جای اندکی برای اشتباه کردن وجوددارد و ممکن است فرصتی برای جبران نخستین اشتباهات خود نیز نیابید. به همین خاطر در هر صنفی که هستید، افراد موفق و کسب و کارهای پیشروی صنف رلا بشناسید و تلاش کنید تا از راهی که آنها طی کرده اند مطلع شوید. الگوبرداری از آنها و استفاده از تجربیات کسب و کارهای موفق می تواند موفقیت شما را تضمین کند.13- طلب یاری
در صورت نیاز حتما از دیگران کمک بخواهید. بیش از حد مغرور بودن و طفره رفتن از یاری طلبیدن، ویژگی مثبتی محسوب نمی شود. برای مثال اگر نمی توانید از پس کنترل هزینه ها برآیید، با دیگران مشورت کنید. حتی در مواقعی می توانید یک کارشناس را استخدام کنید که نقاط ضعف کسب و کار شما را تشخیص دهد
روش فروش – راه های افزایش فروش
تهیه و تدوین: علی خویه http://www.khooyeh.ir/ ، مدرس دانشگاه با 18 سال تجربه اجرایی، مشاور و مدرس صدها کارخانه، مشاور و تدریس در بیش از 300 شرکت مختلف در سراسر خاورمیانه، عضو انجمن های معتبر دنیا، مولف ومترجم 12 عنوان کتاب تخصصی، ارایه بیش از 5000 ساعت مشاوره تخصصی به سازمان ها و برندهای معتبر، اجرای بیش از صدها پروژه تحقیقات بازار، برندسازی، رفتار مصرف کننده، کلوپ مشتریان، CRM، مهندسی فروش و بازاریابی، کمپین تبلیغات، برنامه های ارتباطات بازاریابی IMCو روابط عمومی، دپارتمان بازاریابی و فروش، برنامه بازاریابی،مشاوره فروش، مشاوره راهکارهای افزایش فروش، مشاوره مهندسی فروش، تشکیل دپارتمان فروش و بازاریابی، اجرای پروژه های مهندسی فروش، راه اندازی و استقرار فروش و بازاریابی مویرگی، راه اندازی و استقرار فروشگاه، اجرای پروژه های چیدمان فروش، تربیت فروشنده و ویزیتور، استخدام فروشنده و بازاریاب، راه اندازی پخش و توزیع مویرگی، استقرار نرم افزارهای فروش، مشاوره نرم افزار و سخت افزار فروش، فروش انلاین، مشاوره فروشگاه مجازی، مشاوره ارتقا فروش، مشاوره ترفیع فروش، اجرای جشنواره های فروش، دوین شرح وظایف سطوح مدیریتی و مهندسی فروش، پیاده سازی و بهینه سازی سیستم های جامع مدیریت فروش و بازاریابی در سازمان، طراحی تدوین و استقرار فرآیندهای فروش، تدوین سیاست ها و استراتژی های فروش سازمان با هماهنگی مدیران، بررسی و آنالیز روانشناسی خرید و روان شناسی فروش، تحقیقات رفتار مصرف کنندگان، اجرای جشنواره های فروش و بازاریابی، آناليز دلايل شكست روشهای اجرایی در جذب مشتريان جدید، بهبود سطح حفظ مشتری جهت افزایش فروش و ایجاد جریان درآمد اضافی، ايجاد واحد CRM اثربخش و اجرایی در شرکت و سازمان ، شناسايی نيازهای مشتريان و جلب اعتماد آنها برای خريد، آموزش تیم فروش در جهت بهبود عملکرد، تکنیک های رفتار شناسی و رفتارسنجی مشتریان در فروش، طبقه بندی انواع مشتریان و تکنیک های فروش به آنها، طراحی و نظارت بر چرخه عملیات فروش، طراحی عملیات ستادی فروش، اجرای مناسب ترین وساده ترین روشهای فروش و بازاریابی، مشاوره در جهت کاهش هزینه های بازاریابی و فروش
و ….
فروش خوب مستلزم آن است که محصول خود را به خوبی درک کنید و بر اساس نیازهای مشتری به طور مناسب بکار ببرید. اما قبل از آن راز یک فروشنده خوب آنچه است که در ذهن دارد را بهتر است بدانید.
فروش یک روش است. اینکه چگونه فکر می کنم و احساس می کنم. در مورد رویکردتان به شرکت، محصولات، و البته مشتریان می باشد. همه فروش در سه کلمه خلاصه می شود: اعتماد، غرور و مراقبت.
. بدون شناخت از نیازها و علایق مشتریان تان، نه در عرصهء بازاریابی و نه در عرصهء تبلیغات، راه به جایی نخواهید برد. ارتباطات خود را با مشتریان تان گسترش دهید و استحکام ببخشید و با شناخت بیشتر از آنها و نیازهایشان، امکان فروش و سود بالاتر را فراهم کنید.
- همواره توجه داشته باشید که سرمایه گذاری با هزینه کردن متفاوت است. برای دستیابی به سود بیشتر، سنجیده و حرفه ای سرمایه گذاری کنید و با شناسایی هزینه های بی نتیجه، آنها را حذف یا در جهت سودآوریِ بیشتر هدایت کنید.
- بدون فراگیری شیوه های نوین تبلیغاتی که متناسب با نوع محصول و کسب و کار شما باشند، دست به تبلیغات نزنید! تبلیغات، بدون بکارگیری راهکارهای حرفه ای، محکوم به شکست خواهد بود.
- اطلاعات مشتریان احتمالی و مشتریان بالقوهء خود را به صورت یک بانک اطلاعاتی منظم و سازماندهی شده درآورید و برای جذب و ترغیب هر یک به خرید قطعی، برنامه ای دقیق و هدفمند طراحی کنید. عملکرد پراکنده و سنجیده، سوددهی چندانی برایتان نخواهد داشت.
- فرمول پرداخت حقوق و پورسانت تیم فروش تان را بر اساس شرایط فروش به روز کنید تا تیم فروشتان انگیزهء بیشتری برای فروش بالاتر پیدا کند. در صورتی که با تیم فروش تان هماهنگ باشید، در بلندمدت، فروش سودآورتری را تجربه خواهید کرد.
- برای هر روز، هر هفته و هر ماه از فرآیند فروش تان هدف مشخصی را تعیین و آن را با عدد بطور دقیق مشخص کنید و تمام تمهیدات و مقدمات لازم را برای تحقق این اهداف بسنجید و فراهم کنید. فروش هدفمند، فروشی سرشار از سود و بهره وری خواهد بود.
- خودتان و گروه تان را همواره از لحاظ دانش نوینِ فروش و به ویژه روانشناسی فروش به روز کنید و به ابزارهای مختلف فروش حرفه ای مجهز کنید.
- اگر میخواهید تیم فروش تان به بازدهی و کارایی مورد نظرتان نزدیک تر شوند، دغدغه های مالیِ آنها را برطرف کنید و به شکلی برنامه ریزی کنید که آنها با حوصله و به دور از استرس و در شرایط مطلوب بتوانند فروشداشته باشند.
- شما تنها نیستید! بسیاری از رقیبان شما سعی دارند با استفاده از نقاط ضعفی که شما به آنها بی توجه هستید، گوی سبقت را از شما بربایند. رقیبان خود را بشناسید! با نقاط قوت و ضعف خودتان هم روبرو شوید، آنها را بپذیرید و در جهت تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعفِ خود بکوشید. در مقابل، با شناسایی نقاط ضعف حریف میتوانید بهتر از همیشه از نقاط قوت خود برای پیروزی و موفقیت استفاده کنید.
- حتماً برای کارمندان فروش، کارشناسان فروش، مدیران فروش و تمام کارکنانی که به هر نحو در فرآیند فروش نقش دارند، پرداختِ بیشتر به صورت پِلکانی را در نظر بگیرید. به آنها بطور دقیق بگویید که در مقابلِ چه مقدار فروش، چه مقدار درآمد خواهند داشت. در مورد اعداد و ارقام حجمِ فروشو میزانِ درآمد، به تیم فروشتان بطور شفاف اطلاع رسانی کنید. این اقدامات در بلندمدت میتوانند نقش تعیین کننده ای در بهبود عملکرد پرسنل و افزایش فروشداشته باشد.
- مراقب باشید خودتان و تیم فروشتان درگیر مسائل حاشیه ای نشوید! تمرکز روی اهدافی که برای فروشتان ترسیم و تعیین کرده اید، رمز موفقیت شما در دستیابی به سود کلان و ایده آل است.
مبنای فروش موفق اعتماد به نفس می باشد. فکر کردن درباره خود و آینده در فروش بسیار مهم می باشد و سه عامل تعیین کننده آن می باشد:
خود باوری: یک فرد با اعتماد به نفس به خود و توانایی فروشش اعتقاد دارد. اولین مطلب به منظور ایجاد اعتماد به نفس فروش به خودتان است. باور فروش را گارانتی نمی کند، بلکه همیشه احتمال موفق شدن را افزایش می دهد.
اگر شما در یک موقعیت فروش هستید و اعتقادی به خود ندارید، قطعا با شکست مواجه خواهید شد. اگر به خودتان اعتقاد ندارید، مشتریانتان نیز به شما و به اینکه چه چیزی می گویید اعتقاد نخواهند داشت. شک شما موجب شک آنها خواهد شد و شک باعث عمل فروش نمی شود.
خوش بینی آگاهانه: باور کوکورانه همیشه چیز خوبی نیست. مثبت اندیش باشید زیرا شما دربار محصولات و مشتریان مطالعاتی انجام داده اید و این دلیل بزرگتری برای اعتماد به نفس می باشد. باور و خوش بینی یک حمایت قدرتمند است اما آنها جایگزین دانش عملی نخواهد شد.
اگر شما آماده فروش هستید، با اطلاعات خوبی که در اختیار دارید پس دلیلی برای خوش بینی خواهید داشت. حتی اگر اطلاعات کاملی نداشته باشید تمایل به خوش بینی باعث ایجاد یک رویکرد مثبت خواهد شد.
آیا می توانم انجام دهم: در انتها، خود باوری و یک رویکرد مثبت منتهی به توانستن و انجام دادن می شود به این معنا که افکار و عمل فروش را ایجاد می کنید.
2-غرور و افتخار
دو فرم از غرور وجود دارد. یکی که مرگبارترین عمل در شکست انسان است و خیلی خودخواهانه می باشد. اما غرور و افتخار قرارداده شده خارج از خود یک نگرش مهم در ارتباط برقرار کردن و انتقال خود به مشتریان می باشد.
غرور در شرکت: ابتدا شما باید احساس غرور کنید که در شرکتتان کار می کنید. ارتباط خودتان با برند و برزش برند احساس خوبی را نمایان می سازد. شما بهتر است خوشحال باشید و به دیگران بگویید در جایی که مشغول به کار هستید.
غرور در محصول: بهتر است احساس غرور کنید به آن چیزی که می فروشید. فکر کنید درباره امتیاز فروش محصول و چرا باید خوشحال باشید.
غرور ذاتی در محصول یک انگیزش قدرتمند برای شما و مشتریانتان خواهد بود.
3-مراقبت
یک روش فروش یک روش مراقبت می باشد. از مشتریانتان و مشکلاتشان مراقبت کنید و اینکه چطور محصول می تواند به آنها کمک کند احساس غرور و افتخار داشته باشید.
مراقبت از مشتری می تواند شامل صرف وقت در محتوای فروش و چک کردن اینکه آیا محصول به خوبی کار می کند و آنها خوشحال هستند باشد. همچنین می تواند شامل فرستادن یک کارت تبریک به مناسبت سال جدید یا تولد مشتریان باشد.
وقتی که دیگران می دانند که شما از آنها مراقبت می کنید، آنها تمایل بیشتری به اعتماد دارند و اعتماد اولین راهرو به سمت فروش است.
. با مشتریان سابق خود که نسبت به آنها شناخت دارید و توانسته اید اطمینان نسبی آنها را جلب کنید، به صورت تلفنی یا حضوری در تماس باشید و علاوه بر اینکه برای برطرف نمودن نقاط ضعف و کمی و کاستی های گذشته تلاش می کنید، سعی کنید اطمینان آنها را بیش از پیش جلب و صمیمیت دوطرفه بین خودتان و آنها را تقویت کنید.
- همواره ابزارهای تبلیغاتی خود را از لحاظ کارآیی و بازدهی ارزیابی کنید و مواردی را که نتیجه بخش نیستند حذف کنید و از سوی دیگر، ابزارهای کارآمد و مؤثر را به روز رسانی و تقویت کنید. استفاده از ابزارهای نتیجه بخش، مساوی است با صرفه جویی در سرمایه ها و رشد درآمد و سودآوری.
- برای مشتریان تان تخفیف ویژهء مدت دار و محدود در نظر بگیرید. سعی کنید با استفاده از تخفیف ها و پیشنهادات گیرا، آنها را به خرید بیشتر ترغیب کنید. برای مشتریانی که خرید بالاتری انجام می دهند، امتیازات ویژه ای در نظر بگیرید.
- به بازارهای فعلی تان بسنده نکنید. هر روز در مورد بازارها و مشتریان جدید تحقیق و آنها را شناسایی کنید. با استفاده از ابزارهای مناسب و کاربردی، محصولاتتان را به آنها معرفی و به خرید قطعی ترغیب شان کنید.
- به عملکرد روزمره و یکنواخت تیم فروش تان قانع نباشید. وضعیت بازار، هر لحظه در حال تغییر و تحول است. توصیه میکنیم تیم فروشتان را با این تحولات همسو و هماهنگ کنید. برای این منظور بهتر است هفته ای یک تا دو جلسه با تیم فروش تان دیدار داشته باشید و ابعاد مختلف تحولات بازار و اقداماتی که باید در این جهت انجام دهید تجزیه و تحلیل کنید.
- اگر مشتری هایتان کمتر می شوند یا خرید کمتری انجام می دهند، این یک زنگ خطر برای شماست! باید در اسرع وقت نسبت به عیب یابیِ محصولات یا فرآیند فروش تان اقدام کنید و نقاط ضعف و اشکالات آن را برطرف کنید. سهل انگاری در این زمینه، به از دست دادن بخش عمده ای از مشتریان تان و در نتیجه افت شدید سود و درآمد کسب و کارتان منجر خواهد شد.
تهیه و تدوین: علی خویه http://www.khooyeh.ir/ ، مدرس دانشگاه با 18 سال تجربه اجرایی، مشاور و مدرس صدها کارخانه، مشاور و تدریس در بیش از 300 شرکت مختلف در سراسر خاورمیانه، عضو انجمن های معتبر دنیا، مولف ومترجم 12 عنوان کتاب تخصصی، ارایه بیش از 5000 ساعت مشاوره تخصصی به سازمان ها و برندهای معتبر، اجرای بیش از صدها پروژه تحقیقات بازار، برندسازی، رفتار مصرف کننده، کلوپ مشتریان، CRM، مهندسی فروش و بازاریابی، کمپین تبلیغات، برنامه های ارتباطات بازاریابی IMCو روابط عمومی، دپارتمان بازاریابی و فروش، برنامه بازاریابی،مشاوره فروش، مشاوره راهکارهای افزایش فروش، مشاوره مهندسی فروش، تشکیل دپارتمان فروش و بازاریابی، اجرای پروژه های مهندسی فروش، راه اندازی و استقرار فروش و بازاریابی مویرگی، راه اندازی و استقرار فروشگاه، اجرای پروژه های چیدمان فروش، تربیت فروشنده و ویزیتور، استخدام فروشنده و بازاریاب، راه اندازی پخش و توزیع مویرگی، استقرار نرم افزارهای فروش، مشاوره نرم افزار و سخت افزار فروش، فروش انلاین، مشاوره فروشگاه مجازی، مشاوره ارتقا فروش، مشاوره ترفیع فروش، اجرای جشنواره های فروش، دوین شرح وظایف سطوح مدیریتی و مهندسی فروش، پیاده سازی و بهینه سازی سیستم های جامع مدیریت فروش و بازاریابی در سازمان، طراحی تدوین و استقرار فرآیندهای فروش، تدوین سیاست ها و استراتژی های فروش سازمان با هماهنگی مدیران، بررسی و آنالیز روانشناسی خرید و روان شناسی فروش، تحقیقات رفتار مصرف کنندگان، اجرای جشنواره های فروش و بازاریابی، آناليز دلايل شكست روشهای اجرایی در جذب مشتريان جدید، بهبود سطح حفظ مشتری جهت افزایش فروش و ایجاد جریان درآمد اضافی، ايجاد واحد CRM اثربخش و اجرایی در شرکت و سازمان ، شناسايی نيازهای مشتريان و جلب اعتماد آنها برای خريد، آموزش تیم فروش در جهت بهبود عملکرد، تکنیک های رفتار شناسی و رفتارسنجی مشتریان در فروش، طبقه بندی انواع مشتریان و تکنیک های فروش به آنها، طراحی و نظارت بر چرخه عملیات فروش، طراحی عملیات ستادی فروش، اجرای مناسب ترین وساده ترین روشهای فروش و بازاریابی، مشاوره در جهت کاهش هزینه های بازاریابی و فروش
سمینار افزایش خلاقیت در نیروهای انسانی
سمینار تخصصی، کاربردی و کارگروهی
روشها، تکنیک ها، اصول و مبانی
افزایش خلاقیت در نیروهای انسانی
با متدهای جدید آموزشی و اساتید مجرب گروهی
مخاطبان دوره:
فروشندگان، بازاریان، کسبه، مدیران عامل، مدیران بخش های مختلف، معاونت های مختلف، اصناف، مدیران منابع انسانی، مدیران ارشد سازمان ها، کارکنان صفی و ستادی سازمانها، مدیران روابط عمومی، کارکنان بخش های مختلف، فروشندگان، کارمندان وکارکنان بخش بازاریابی و فروش، دست اندرکاران صنعت تبلیغات و بازاریابی و….
هدف از دوره:
آشنایی مخاطبان با شیوه ها و تکنیک های خلاقیت، به کار گیری جعبه ابزارها و برنامه های خلاقیت درکسب و کار و محل کار، آشنایی مخاطبان با شیوه های خلاق حل مسائل، افزایش کارایی و راندمان واحد فروش و بازاریابی و….
اساتید دوره:
مهندس علی خویه( مدرس،مولف مشاور و مدرس ارتباطات، بازاریابی و فروش، مولف 5 عنوان کتاب فروش و بازاریابی )
www.khooyeh.com
برنامه زمابندی سمینار 16 ساعته
روز اول روز دوم 9-11 مبانی و مفاهیم مهندسی فروش و مهندسی بازار ضرورت ها اهداف وظایف
اشتباه های و خطاهای فروش و فروشندگی دام های فروشندگان
11-13 تکنیک های جذب مشتری و ارتقا فروش تاکتیک های ارتباطات خلاق در بازاریابی و فروش تکنیک های مذاکره
14-16 تکنیک های بازاریابی و فروش خلاق کارگاه کارگروهی تکنیک های خلاقیت و مهندسی فروش 16-18 کارگاه کارگروهی فروشنده حرفه ای سبک های فروش، رفتار مشتریان، روانشناسی فروش برنامه زمانبندی سمینار 24 ساعته
روز اول روز دوم روز سوم 9-11 مبانی و مفاهیم مهندسی بازار و فروش ضرورت ها اهداف وظایف
فروشنده حرفه ای ویژگیها، شرایط، وظایف
تاکتیک های ارتباطات خلاق در فروش، روشها تکنیک ها ابزار و… 11-13 اشتباه های و خطاهای فروش و فروشندگی دام های فروشندگان
روانشناسی فروش قیمت گذاری
تکنیک های مذاکره
انواع مشتریان و تکنیک های برخورد با آنها 14-16 تکنیک های جذب مشتری و ارتقا فروش، روشهای افزایش فروش بازارسازی خلاق بازارگرمی خلاق بازارداری خلاق سبک های فروش رفتار مشتریان روانشناسی فروش 16-18 کارگاه کارگروهی فروش تلفنی و بازاریابی تلفنی کارگاه کارگروهی سرفصل ها و برخی از مطالب دوره:
تعاریف اهمیت و ضرورت مهندسی فروش
شاخص های مهندسی فروش
تکنیک های مهندسی فروش
مهندس فروش و مهندسی بازار
اشتباه ها و خطاهای مهندسی فروش
تکنیک های ضد خطا در فروش
10 نقطه كور فروش
10 اشتباه فروش
مهندسی فروش در چند بازار جهانی
10 تكنيك مهندسي فروش
رفتار خریداران در مهندسی فروش
تکنیک های ارتباطی در فروش مدرن
10 تكنيك فروش خلاق
10 تاكتيك فروش خلاق
10 استراتژي فروش خلاق
تکنیک های برقراری ارتباط خلاق با مشتری
10 تكنيك قيمت گذاري خلاق
10 تكنيك خلاق جذب مشتريان
دام ها و کابوس های فروشندگان
10 تكنيك تبليغات خلاق
مديريت محصولات و خدمات خلاقانه
قيمت گذاري خلاق
– مشتریمداری خلاقفنون خلاقانه جذب مشتري
انواع خلاقیت در بازاریابی و فروش
- a. خلاقیت تغییری – بازاریابی تغییر
- b. خلاقیت ایجادی یا ساختنی – بازاریابی سازه ای
- c. خلاقیت دگرگونی – بازاریابی دگرگونی
- d. خلاقیت ارتباطی- بازاریابی ارتباطی
- e. خلاقیت جانشینی- بازاریابی جانشینی
- f. خلاقیت جانمایی- بازاریابی جانمایی
- g. خلاقیت ترکیبی – بازاریاب ترکیبی
- h. خلاقیت تنظیمی- بازاریابی تنظیمی
- i. خلاقیت معکوس- بازاریابی معکوس
- j. خلاقیت تراوش- بازاریابی تراوشی
- k. خلاقیت جذب – بازاریابی جذبی
- l. خلاقیت نفوذ – بازاریابی نفوذی
- m. خلاقیت چند بعدی- بازاریابی چند بعدی
سبك هاي فروش
بازارسازی خلاق
بازارگرمی خلاق
گفتار درمانی فروش
تکنیک شنیدن موثر
رفتار شناسی مشتریان
تکنیک های رفتار شناسی
اصول رفتارشناسی و رفتارسنجی در فروش
رواندرمانی مشتریان
تکنیک های قیمت کذاری روانشناسی
فروش روانشناسانه
روانسازی فروش با تکنیک های روانشناسی
10 اصل جذب مشتریان بیشتر
10 اصل فروش آسان
تکنیک های مشتری شناسی
روانشناسی فروش
رفتار شناسی مشتریان
انواع مشتریان و تکنیک های فروش به آنها
(در صورت تمایل این دوره به صورت خصوصی و نیمه خصوصی در محل شرکت شما برگزار خواهد شد)
نقش جنسیت خریداران در فرآیند فروش
نقش جنسیت خریداران در فرآیند فروش
کلید خرید در دست زنان است
زنان و مردان اجزای اصلی تشکیل دهنده هر جامعه هستند که از نیازها، سلایق و خواسته های متفاوتی برخوردارند در نتیجه به گونه ای متفاوت اقدام به خرید یک کالا می کنند. به این ترتیب تولیدکنندگان و فروشندگان برای موفقیت بیشتر کسب و کار خود بایستی آگاهی کاملی از تفاوت های جنسیتی این دو گروه داشته و محرک های اصلی مشتریان خود (به خصوص مشتریان زن) را بشناسند. در این شماره قصد داریم تا به ارائه نکاتی در خصوص طرز خریدار زنان و مردان و همچنین روش های فروش بیشتر توسط فروشندگان بپردازیم.
سهم بسیار بالای زنان در خرید محصولات
به اعتقاد بسیاری از کارشنایان، زنان بزرگترین جمعیت خریداران محصولات مختلف در جهان را تشکیل می دهند به گونه ای که یا خودشان خرید می کنند و یا روی خرید 10 درصد محصولات و خدمات تأثیر می گذارند.
آمارها نشان داده است که زنان تنها برای خودشان خرید نمی کنند. از آنجاییکه حدود 90 درصد خریدهای آنان مستقیماً مرتبط با خانه و خانواده است، پس آن ها برای خانواده خود نیز خرید می کنند و از سویی دیگر با توجه به اینکه مدیران خواستار محیط های اداری زیبا برای خود هستند، زنان برای محیط کار خود نیز خرید می کنند. پس زنان از قدرت خرید بالایی برخوردار هستند.
امروزه بسیاری از فروشندگان با هدف جذب خریداران زن به فروشگاه خود بخش اعظمی از فرآیندهای بازاریابی خود را معطوف به زنان کرده اند. زن امروزی تنها یک زن خانه دار نیست. او یک مادر، بازاریاب، یک راهنما و یک آموزنده دائمی و باهوش است. پس یاد بگیرید که خریداران زن را درک کنید و مهمتر از آن یاد بگیرید که استراتژی های بازاریابی خود را در جهت جذب زنان طراحی و تنظیم کنید و با او در قالب سبک زندگی وی صحبت کنید.
زمانی که کسب و کار شما شکل گرفت و هدف خود را روی زنان تنظیم کردید، باید به آموزش کارمندان فروش خود در جهت مشاوره فروش با هدف جذب آنان بپردازید. از طرفی کارمندان فروش شما باید طرز برخورد با مشتریان مرد را نیز بیاموزند.
همچنین خوب است که بخشی از نیروی فروش شما را زنان تشکیل دهند، زیرا آن ها می توانند با مهارت خود مشتریان را راهنمایی کنند و همچنین به مجموعه کمک می کنند که بیشتر با چیزی که خریداران زن می خواهند در تماس باشند.
مورد توجه قرار دادن زنان و برآوردن نیازهای آن ها در بازاریابی و در فرآیند فروش شما به هیچ عنوان باعث نمی شود که خریداران مرد را در نظر نداشته باشید. در واقع موضوعی که این بحث به آن اشاره دارد گرایش شما به سمت برآورده کردن نیازها و خواسته های زنان است. در حالیکه باید خود را در موقعیتی با حضور مردان نیز قرار دهید با بتوانید از حد انتظارات آنها هم فراتر بروید.
تفاوت جنسیتی و چگونگی خرید زنان و مردان
وقتی صحبت از خرید می شود، بهتر است که مردان و زنان خریدار را بعنوان شکارچی یا جمع کننده در نظر بگیریم.
مردان اصولاً شکارچی هستند. آنها دقیقاً می دانند چه چیزی می هواهند پس وارد فروشگاه می شوند و جنس مورد نظر خود را خریداری می کنند. آنها در فروشگاه سریع حرکت می کنند و معمولاً دوست ندارند از فروشنده در مورد جای جنس مورد نظر خود سوال کنند. مردان مانند زنان وقت زیادی را صرف نگاه کردن به اجناس مغازه نمی کنند. آنها همه توجه خود را روی جنس مورد نظر خود می گذارند و به سرعت از مغازه خارج می شوند و اگر بخواهند در مغازه تصمیم بگیرند که چه چیزی را بخرند، سریع تصمیم گیری می کنند.
اما زنان به گونه ای متفاوت از مردان خرید می کنند آنها با احساس خرید می کنند و بررسی می کنند که چگونه یک خرید بزرگ بخشی از برنامه کلی زندگی آنها را در بر بگیرد. همچنین آنها به این موضوع توجه می کنند که چگونه چیزی که قصد خرید آن را دارند می تواند زندگی و روابط آن ها را بهبود ببخشد. زنان می خواهند شنیده شوند، به آنها گوش داده شود و جدی گرفته شوند. یک خانم دوست دارد عمیق فکر کند و با افکار خود آزادانه در تعامل باشد.
همچنین زنان نظرات دیگر زنان را هم در مورد محصولات و خدماتی که می خواهند بخرند، می پرسند. آمارها نشان داده که خریدهای بیش از نیمی از زنان متأثر از دوستان و صاحب نظرانی است که به آنها اعتماد دارند و اگر او از خرید خود راضی باشد این تجربه را با دوستان خود نیز در میان می گذارد.
توجه به قیمت
اصولاً مردان زمانی که نیاز یا تمایل خاصی دارند اقدام به خرید می کنند و زمانی که به چیزی نیاز دارند خیلی نگران قیمت آن نمی شوند. ولی زنان نسبت به مردان توجه بیشتری روی قیمت دارند، چون آن ها تجربه بیشتری در خرید دارند و با توجه به این تجربه می دانند که هر چیزی چقدر می ارزد.
مردان به ندرت بدون برنامه ریزی خرید می کنند. اما زنان در خرید کردن بسیار مستعدتر از مردان هستند، بطوری که ممکن است جنسی را فقط بخاطر قیمت مناسب آن خریداری کنند در حالیکه هیچ احتیاجی به آن ندارند. در بیشتر مواقع اگر بعضی از اقلام در گروه اقلام ارزان قیمت قرار گرفته باشند و از کیفیت خوبی هم برخوردار باشند بسیاری از زنان تحریک به خرید آنها می شوند.
هم زنان و هم مردان در هنگام خرید اجناسی با قیمت بالا، از شرکت های تولیدکننده می خواهند که از خدمات و محصولاتی که به فروش می رسانند پشتیبانی کنند و نمی خواهند پول اضافه ای بابت آن پرداخت کنند. اگر ضمانت نامه یا گرانتی برای آنها مهم باشد، در این زمینه هم به تحقیق و بررسی می پردازند، آنها شرکت هایی را انتخاب می کنند که جنس خریداری شده آنها را پشتیبانی کند. همچنین زنان علاقه زیادی به شرکت هایی دارند که بدون دریافت هزینه ای اضافی اجناس خود را پشتیبانی می کنند.
روش خرید زنان
زنان خریداران کار کشته ای هستند. آنها فقط برقراری روابط و ارتباطات شخصی را مورد توجه قرار نمی دهند، آنها پیگیری کیفیت و کارایی محصولات و همچنین طرز کار آنها نیز هستند.
اصولاًزنان خرید خود را طی چند مرحله انجام می دهند. آنها نظر خود را می گویند، نگاه می کنند، فکر می کنند، مرور می کنند، تعمق می کنند، از دوستان خود سوال می کنند و از نمایشگاه ها و فروشگاه های کالا دیدن می کنند، چون می خواهند تصمیم بگیرند که بهتر است چه جنسی را بخرند یا نخرند. آنها بیرون می روند خرید می کنند تا اطلاعات کسب کنند و به شناخت در مورد زندگی خود دست یابند، نه اینکه صرفاً فقط خرید کنند. اگر بتوانید این نکته را زمانی که اولین مشتری زن وارد مغازه شما شد رعایت کنید در واقع شما منتظر دیدار بعدی او می شوید.
بخشی از این مطالب نشان می دهد که زنان ابتدا احتمالات را در نظر می گیرند و بعد به یافتن نقطه مشترک بین سلایق خود و این احتمالات می پردازند و سپس برای خرید خود برنامه ریزی می کنند و در آخر با اطمینان خرید خود را انجام می دهند. آنها ممکن است برای حمایت از خرید اول و همچنین برای اینکه بهترین نتیجه از نظر کیفیت زندگی حاصل شود به خریدهای اضافی هم بپردازند. مثلاً اگر یک خانم قصد خرید یک سرویس غذاخوری جدید داشته باشد، یک قالیچه، رومیزی، شمع و جاشمعی هم می خرد و تزئینات جدیدی را نیز انجام می دهد تا فضا و محیط را از همه نظر کامل کند.
روش خرید مردان
مردان نیز روش خرید مخصوص به خود را دارند. آنها زمانی که تصمیم به خرید یک جنس می گیرند، حتماً تصمیم خود را عملی می کنند. ممکن است آنها کار خود را از تحقیق در اینترنت شروع کنند، یا قبل از اینکه تصمیم به خرید بگیرند نظر برخی از دوستان خود را در این مورد بپرسند. آنها با یک ایده کلی، مبنی بر اینکه قصد خرید چه چیزی و از چه برندی را دارند وارد فروشگاه می شوند. تصمیم آنها برای خرید، به فروشگاه و نمایشگاه و پولی که در دست دارند بستگی دارد. داخل فروشگاه یا نمایشگاه هم ممکن است برخی جنس هایی که به آنها احتیاج دارند را از قلم بیاندازند. در واقع آنها بدنبال جنسی هستند که با چشم ذهن خود آن را می بینند. ممکن است آنها جنسی ببینند که می دانند جنس مورد نظر آنها نیست، بنابراین تا زمانی که جنس مورد نظر خود را پیدا کنند به جستجوی خود ادامه می دهند. این از قلم افتادگی ممکن است آنها را در اولین فروشگاه یا گیشه پرداخت بکشاند، و یا باعث شود آنها آن فروشگاه را نادیده بگیرند و برای خرید به فروشگاه دیگری مراجعه کنند. زمانی که آنها فروشگاه را ترک می کنند ممکن است برای خرید جنس دیگری که در لیست خرید آنها وجود دارد مجدداً به آن فروشگاه برگردند.
خرید زوجین
زمانی که یک زوج برای خرید مراجعه می کنند، یک فروشنده باهوش از این فرصت استفاده می کند تا بفهمد کدامیک بر دیگری تسلط دارد. معمولاً در فروشگاه های مبلمان زنان متصدی خرید هستند. اگرچه هر دو، هم مرد و هم زن می توانند شیوه خرید خود را به کار گیرند، اما در نهایت تنها یکی از آن آنها تصمیم نهایی برای خرید را می گیرد.
اجازه دهید مشتریان شما، هم خانم و هم آقا، کنترل فروش را در دست داشته باشند چرا که آنها دوست ندارند تحت فشار قرار بگیرند. آنها دوست ندارند کنترل کار از آنها گرفته شود چرا که خانم ها سنجیدن شرایط را حق ویژه خود می دانند و این سنجش و بررسی نقش مهمی در چگونگی خرید آنها ایفا می کند. آنها باید این کار را آزادانه انجام دهد، پس این حق را به آنها بدهید. از طرفی هم، آنها دوست ندارند که به حال خود رها شوند. زمانی که فکر کنند نیاز به کمک دارند و در آن حال شما در دسترس آنها نباشید، به شدت ناراحت می شوند. باید یک هماهنگی ظریف بین این دو موضوع برقرار شود.
منبع: Furniture World Magazine
نویسنده: Margarett DeGange
مترجم: زینب مهدی پور
منبع: مجله چوب و کاغذ
IMC ارتباطات بازاریابی یکپارچه
علی خویه
مشاور و مدرس IMC
ارتباطات بازاریابی یکپارچه (یا به ترجمهای غلط، ارتباطات یکپارچه بازاریابی) فرآیند مدیریت روابط با مشتریان است که سعی میکند ارزشهای بنیادی برند (Brand Core Values) را از طریق فعالیتهای ارتباطی هدایت کند. این فعالیتها اغلب شامل فرآیندهای بین بخشی (Cross-Functional)بوده که ارتباطات سودمند با مشتریان و سایر ذینفعان را ایجاد کرده و از طریق کنترل استراتژیک، یا نفوذ در همه پیامهایی که به مشتریان و ذینفعان ارسال میشود، تقویت میکند.
IMC چیست؟
ارتباطات بازاریابی یکپارچه (IMC) شامل هماهنگی و یکپارچهسازی همه ابزارهای ارتباطی بازاریابی میباشد که با استفاده از یک برنامه بدون عیب و نقص برای حداکثر کردن اثر بر روی مصرفکننده نهایی با حداقل هزینه در شرکتها اجرا میشود. این یکپارچه سازی همه کانالهای بازاریابی، ارتباطات مشتری محور، و حتی ارتباطات درونسازمانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.اجزای ارتباطات بازاریابی یکپارچه
۱- پایه : مدیریت تصویر شرکت (Corporate Image Management) و مدیریت برند، رفتار خریداران، تحلیل فرصتهای ترویج
۲- ابزارهای تبلیغات : مدیریت تبلیغات، طراحی تبلیغات (چارچوب نظری و انواع پژوهشها، استراتی پیامها، چارچوب اجرایی کردن، انتخاب رسانه تبلیغ)
۳- ابزارهای ترویجی: ترویج برای مشتریان تجاری، ترویج برای شبکه فروش، ترویج برای مصرفکننده نهایی، فروشفردبهفرد، بازاریابی بر اساس پایگاه داده یا مدیریت روابط با مشتریان (crm) یا روابط عمومی و برنامههای حمایتی(Sponsorship)
۴- ابزارهای یکپارچهسازی : بازاریابی اینترنتی، ارتباطات یکپارچه بازاریابی برای کسبوکارهای کوچک و کارآفرینانه، ارزیابی برنامه بازاریابی یکپارچهاجزای آمیخته بازاریابی
اینترنت روش کسب و کار را که در دنیای امروز استفاده میشود، تغییر داده است. متغیرهای بخشبندی بازار(Segmentation)، هدفگذاری بازار (Targeting)و انتخاب جایگاه (Positioning) به صورت متفاوتی شکل گرفتهاند. راهی که محصولات و خدمات جدید بازاریابی میشوند (با اینکه در برخی موارد ارزشهای اقتصادی و اجتماعی تغییر نکردهاند)، متحول شده است. براستی هدف نهایی شرکتها که همان افزایش درآمد و سود میباشد، هنوز تغییر نکرده است.بازارایابی به واسطه اینترنت با موضوعات جدید زیادی درگیر شده است.بازاریابی زمانی به عنوان یک راه شناخته میشود که شرکتها ارتباطات فروش خود را با آن توسعه داده و برای خود سود بیشتری کسب میکردند. اما امروزه این موضوع تبدیل به تعاملات و گفتگوهای فراوان بین بازاریاب و مشتری شده است و تلاشهای بازاریابی اجزای آمیخته بازاریابی را در هم تنیده است. سیاستهای ترویجی تنهای یکی از اجزای آمیخته بازاریابی می باشد. فعالیتهای ترویجی شامل تبلیغات (با استفاده از رسانههای مختلف)، ترویجها و تخفیفاتفروش (برای شبکه فروش یا مشتری نهایی) و فعالیتهای فروش فردی میباشد. امروزه بازاریابی اینترنتی، بازاریابی از طریق اسپانسر، بازاریابی مستقیم، بازاریابی پایگاه دادهای، بازاریابی با روابط عمومی نیز به این روشهای ترویج اضافه شدهاند. یکپارچه سازی همه این ابزارهای ترویجی (در چارچوب آمیخته بازاریابی) راهی برای بدست آوردن بخشی از سهم بازار رقیب میباشد.
نقطه شروع فرآیند ارتباطات بازاریابی یکپارچه همان آمیخته بازاریابی است که شامل انواع مختلف بازاریابی، تبلیغات وفروش خواهد شد. بدون یک برنامه ارتباطات بازاریابی یکپارچه هیچ همگونی بین فروشنده و مشتری وجود نخواهد داشت. هدف شرکتها ایجاد و حفظ ارتباطات از طریق کارکنان با مشتریان میباشد. بازاریابی یکپارچه بر پایه برنامه بازاریابی استوار است. این برنامه میبایست همه فعالیتها در آمیخته بازاریابی را هماهنگ نماید.
یک برنامه بازاریابی شامل بخشهای زیر میباشد:
۱- تحلیل شرایط (Situation Analysis)
۲- اهداف بازاریابی (Marketing Objectives)
۳- بودجه بازاریابی (Marketing Budget)
ارتباطات بازاریابی یکپارچه به دنبال این است که با حفظ ثابت و پایداری د رپیام (Consistency) و استفاده از رسانههای مکمل، یک سنخیت کلی (Congruity) را بین بخشهای مختلف ایجاد کند. این مفهوم شامل کانالهای بازاریابی آنلاین و آفلاین میشود. کانالهای بازاریابی آنلاین شامل هر برنامه یا کمپینگ (Campaign) در بازاریابی الکترونیک میشود که میتواند از طریق بهبود موتورهای جستجو (SEO)، پرداخت به ازای کلیک، پست الکترونیک، بنرهای سایتها، وبینارها (سمینارهای آنلاین بر روی وب)، وبلاگها، سیستم RSS، پادکست، رادیوی اینترنتی و یا تلویزیون اینترنتی میشود. کانالهای بازاریابی آفلاین شامل سیستمهای سنتی چاپی (روزنامه، مجله و …)، بستههای پستی، روابط عمومیها، بیلبورد و لمپُست، ارتباط با صنایع، رادیو و تلویزوین میباشد.اهمیت ارتباطات بازاریابی یکپارچه
جابجایی و تغییرات در تبلیغات و صنعت رسانه باعث شده است تا ارتباطات بازاریابی یکپارچه برای بازاریابان بصورت یک استراتژی بنیادی توسعه یابد. دلایل اهمیت ارتباطات بازاریابی یکپارچه عبارتند از :
۱- تغییر از تبلیغات رسانهای تا ارتباطات چندگانه
۲- تغییر از رسانه عمومی به رسانههای تخصصی برای گوشهبازارها
۳- تغییر از بازارهای فروش عمده به خردهفروشی (بازارهای تحت کنترل مشتری)
۴- تغییر از تبلیغات با تمرکز بر عموم مردم به سمت بازاریابی بر اساس پایگاه اطلاعاتی از مشتریان
۵- تغییر از سطح پایین پاسخگویی آژانسهای تبلیغاتی و بازاریابی به سمت سطوح بالاتر پاسخگویی
۶- تغییر از پرداختهای سنتی به پرداخت بر اساس عملکرد (که باعث فروش یا سود بیشتر شرکت و یا کاهش هزینهها شود)
۷- تغییر از دسترسی محدود به اینترنتی به دسترسی با سرعت بالا به اینترنت در تمام ساعات شبانهروز و ایام سال (و حتی سامانههای اینترنت بیسیم مانند WiFi، WiMax، GPRS و غیره)۴P در مقابل ۴C
۱- جایگزینی مفهوم مصرفکننده به جای محصول (Not Product, but Consumer) :
شما باید بدانید که خواسته (Want) و نیاز (Need) مشتری چیست؟ زمان آنکه شما هرچیز که خواستید به مشتری بفروشید گذشته است. ویژگیهای محصول می بایست با ویژگیهایی که مشتری قصد خرید آنها را دارد تطابق داشته باشد. همچنین باید به یاد داشته باشیم که بخشی از آنچه مشتری از شما می خرد، تجربه خرید (Buying Experience) میباشد که شامل همه اتفاقات در فرآیند خرید میباشد.
۲- جایگزینی مفهوم هزینه به جای قیمت (Not Price, but Cost)
باید بدانیم که هزینههایی که مشتری میپردازد تا نیاز یا خواستهاش را پاسخ بدهد فقط قیمت محصول نیست. اغلب این هزینهها شامل زمان و هزینه رسیدن به محل خرید، هزینه بررسی و انتخاب محصول، هزینههای ناشی از فشار ترافیک و استرسها و یا هزینه احتمالی نگهداری کودک در منزل یا مهد کودک خواهد بود.
۳- جایگزنی مفهوم سهولت دسترسی به جای محل توزیع (Not Place, but Convenience)
به علت کمبود زمان و وجود مسائلی مانند ترافیک، تصور سهولت دسترسی برای خرید و یا مکانیزم تحویل کالا به عنوان یکی از دغدغههای امروزه مصرفکنندگان میباشد. توجه کنید تعریف مفهوم سهولت دسترسی بر اساس رضایت مشتری و پاسخگویی به نیاز یا خواسته او خواهد بود.
۴- جایگزنی مفهوم ارتباطات به جای ترویج (Not Promotion, but Communication)
امروزه سیاستهای تروجی جای خود را به استفاده از رسانهها و روشهای ارتباطی با هم برای ارائه یک مفهوم و پیام واحد با استفاده از یک مکانیزم ارتباطی دوطرفه داده است. همچنین باید به یاد داشته باشیم که این ارتباطات فقط از طریق رسانهها سنتی صورت نمیگیرد و روشهای جدیدی مثل بازاریابی ویروسی، تبلیغات دهان به دهان، بازاریابی چریکی و غیره جای خود را در بین متخصصین بازاریابی و تبلیغات باز کردهاند. به عبارت دیگر همه مسیرهایی را شامل میشود مشتری یک پیام واحد را بشنود (Hear)، ببیند (See/Watch)، بخواند (Read) و یا حتی حس کند (Sense).اجزای ارتباطات اثربخش
هدف انتخاب اجزای ارتباطات بازاریابی اثربخش این است که یک کمپینگ بسازیم که اثربخش بوده و با بستره رسانه انتخاب شده سازگار باشد. برخی از بازاریابی ممکن است بخواهند فقط تبلیغات وسیع و گسترده (با بیشترین میزان جلب توجه مخاطبان، خاص و بسیار انگیزاننده) انجام دهند و برخی دیگر ممکن است بخواهند با یک تبلیغ و در یک رسانه در عمق بیشتری از ذهن مخاطب خود نفوذ کنند.به هر حال به یاد داشته باشیم که ارتباطات بازاریابی یکپارچه چیزی فراتر از یک کمپینگ است ولی دیده میشود که حجم زیادی از پولها صرف ساخت و پخش تبلیغات میشود. همچنین حجم زیادی از بودجه نیز صرف تحقیقات اجزای کمپینگ میشود. یکی از انواع متداول ارتباطات بازاریابی یکپارچه فروش فردی (Personal Selling) میباشد. فروشفردی را میتوان “فروش رو در رو بصورتی که یک فروشنده سعی می کند خریدار را قانع کند که خریدی داشته باشد”، تعریف نمود.
تحلیل فرصت ترویج
یک وظیفه عمده که باعث شناخت راه در مسیر ایجاد ارتباطات بازاریابی یکپارچه میشود، تحلیل فرصت ترویج(Promotion Opportunity Analysis) میباشد. تحلیل فرصت ترویج فرآیندی است که بازاریابان برای تعیین مخاطبان هدف برای محصول یا خدمات شرکت بکار میگیرند و استراتژی ارتباطات برای دستیابی به آن مخاطبان نیاز دارد.در اینجا پنج مرحله توسعه یک تحلیل فرصت ترویج را بیان می کنیم :
۱- تدوین یک تحلیل ارتباطات بازار (Communication Market Analysis)
– رقبا (Competitors)
– فرصتها (Opportunities)
– بازارهای هدف (Target Markets)
– مشتریان (Customers)
– جایگاه محصول (Product Positioning)
۲- تعیین اهداف ارتباط (Communication Objectives)
– توسعه آگاهی برند (Brand Awareness)
– افزایش تقاضای دستهبندی شده (Category Demand)
– تغییر اعتقاد یا نگرش مشتری (Customer Belief or Attitude)
– بهبود اقدامات خرید (Purchase Action)
– تشویق به تکرار خرید (Repeat Purchases)
– ایجاد ازدحام مشتری (Customer Traffic)
– بهبود تصویر شرکت در ذهن مشتری (Firm Image)
– افزایش سهم بازار (Market Share)
– افزایش فروش (Sales)
– تقویت تصمیم به خرید (Purchase Decision)
۳- ایجاد فاکتورهای متعدد بودجه ارتباطات که روی رابطه مصرف بخاطر ترویج و فروش موثر است:
– اهداف ترویج (Promotion’s Goal)
– اثرات جانبی (Threshold Effects)
– اثرات یکساله (Carryover Effects)
– اثرات استهلاک (Wear-out Effects)
– اثرات خراب شدن و یا فاسد شدن (Decay Effects)
– رویدادهای تصادفی (Random Events)
۴- آماده کردن استراتژیهای ترویج (Promotional Strategies)
۵- تطابق تاکتیکها با استراتژیها
– در این مرحله بازاریابها می بایست به دقت اقدامات و ابزارهایی که رقبای اصلی بکار می گیرند بررسی و تحلیل نمایند.کی از چهار مولفه اصلی در آمیخته بازاریابی (که قبلا در همین ستون معرفی شده است)، مولفه ترویج (Promotion)است که ابزارهای ارتباطی یکی از مباحث اصلی در آن است. بهطور یقین ابزارهای ارتباطی زمانی میتوانند اثربخشی بیشتری داشته باشند که به جای انفصال، با هم هماهنگی و یکپارچگی داشته باشند و مجموعهای از روشهای ارتباطی هماهنگ میتواند همافزایی موثری ایجاد کنند.
یکپارچگی ابزارهای ارتباطی میتواند در سطوح مختلفی رخ دهد، این یکپارچگی میتواند در سطوح افقی، عمودی، داخلی و خارجی اتفاق بیفتد. یکپارچگی افقی در ابزارهای ارتباطی بازاریابی و سراسر واحدهای عملکردی سازمان زمانی اتفاق میافتد که تمامی واحدها اعم از تولید، مالی، توزیع و ارتباطات با هم کار کنند و بهطور کاملا آگاهانه تصمیمات و اقدامات خود را بهصورت پیامی مشترک به مشتریان ارسال کنند. یکپارچگی عمودی، به معنای پیوستگی ابزارهای ارتباطی بازاریابی با اهداف کلان و استراتژیهای سازمان و حمایت و پشتیبانی از آنها است. ازجمله مثالهای خوب برای این یکپارچگی ارسال پیامهای چشماندازهای سازمانها در ارتباطات ایجاد شده با مشتری است. یکپارچگی داخلی؛ به معنای آگاه سازی و انگیزه بخشی به کارکنان سازمان در مورد پیشرفتها و پروژههای جدید، دریافت استانداردها یا شرکای تجاری تازه است. یکپارچگی خارجی به معنای استفاده از پتانسیل شرکتهای دیگر برای ایجاد ارتباط بازاریابی است برای مثال، میتوان از ارائه تبلیغات مشترک با یک شرکت دیگر استفاده کرد.
معرفی ابزار
اگرچه ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی نیازمند صرف تلاش، برنامهریزی و تخصیص منابع است، اما استفاده از این ابزار میتواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی، افزایش فروش و سود، صرفهجویی در هزینه و زمان و تنش در بازاریابیشود.
یکی از مهمترین مزیتهای این ابزار افزایش سود ناشی از اثربخشی مناسب است، گاهی ممکن است یک پیام مناسب و یکپارچه تاثیرگذاری به مراتب بیشتری از هزاران پیام بیربط برای مخاطبان داشته باشد. وقتی مخاطبان مجموعهای پیامهای ارتباطی به هم پیوسته و متناسب، به هنگام و برنامهریزی شده دریافت میکنند، میتوانند تصمیمگیری مناسبتری برای انتخاب داشته باشند. با وجود عقل سلیم وجود یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی را میپذیرند، اما مشاهده میشود که سازمانها با اجرا، پیادهسازی و استفاده از آن با مسائلی روبهرو هستند. یکی از دلایل این موضوع وجود ساختارهای سازمانی انعطافناپذیر است، مدیران در چنین سازمانهایی برای محافظت از بودجه و قدرت خود، در مقابل IMC از خود مقاومت نشان میدهند. درحالی که اگر تمامی ارکان سازمان از اهمیت یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی آگاه باشند، همکاری مناسب و اثربخشی از خود نشان میدهند. جالب اینکه در برخی از شرکتهای بزرگ(که در کشور ما نیز کم نیستند)، به دلیل وجود رقابت ناسالم این یکپارچگی حتی در واحد بازاریابیسازمان نیز مشاهده نمیشود و این مساله در دراز مدت تاثیرات مخربی بر تصویر سازمان در ذهن مشتری خواهد گذاشت.
برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی گامهای زیر را بردارید:
۱) حمایت کامل مدیریت را داشته باشید. با اطمینان از اینکه مدیریت ارشد IMC را درک کرده است؛ حمایت و پشتیبانی آنها را جلب کنید.
۲) در سطوح مختلف مدیریت یکپارچگی ایجاد کنید. با برنامه ریزی و تشکیل جلسات منظم، به مدیران سازمان اهمیتIMC را منتقل و در آنها یکپارچگی ایجاد کنید.
۳) برای ارتباطات بازاریابی استراتژی شفافی تدوین کنید. برای ارتباطات در بازاریابی باید اهداف و استراتژیهای روشنی داشته باشید. باید اطمینان حاصل کنید ارتباطات بازاریابی ایجاد شده، برای نام تجاری شما ارزش افزوده ایجاد میکند.
۴) اول به مشتری به فکر کنید. ارتباطات بازاریابی را در سراسر فرآیند خرید مشتریان خود قرار دهید. مراحل قبل از خرید مشتری را به خوبی شناسایی کنید و در هر مرحله یک ابزار ارتباطی مناسب با آن انتخاب و استقرار دهید.
۵) برای ارتباطات بازاریابی یک سیستم اطلاعاتی مناسب را بهکار گیرید. برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی، نیاز به سیستم اطلاعاتی مناسبی در مورد مشتریان هستید تا بتوانید در زمان مناسب اطلاعات و پیامهای مهم را به آنها منتقل کنید.
۶) از رسانههای مختلف برای ابزارهای ارتباطی استفاده کنید. با توجه به متغیرهایی چون نوع ارتباط(یک طرفه یا دوطرفه) با مشتری و همچنین نحوه ارتباط (جمعی یا هدفگیری شده) نوع ابزارهای ارتباطی خود را انتخاب و از آن استفاده کنید.
۷) همیشه برای تغییر آماده باشید. از تجارب خود در بازاریابی یادگیری داشته باشید و بهطور مستمر برای ایجاد ارتباطات موثر در بازاریابی در حال جستوجو باشید و همیشه برای تغییر رویکرد در بازاریابی آماده باشید.علی خویه
استاد دانشگاه، مشاور، محقق و مدرس در زمینه های مدیریت،بازاریابی، فروش، برندسازی، تبلیغات، اصول و فنون مذاکره
با ۱۸ سال تجربه ی احرایی موفق
تالیف و ترجمه ۱۲ عنوان کتاب تخصصی و مرجعIMC ارتباطات بازاريابي يكپارچه
علی خویه
مشاور و مدرس IMC
ارتباطات بازاريابي يكپارچه (يا به ترجمهاي غلط، ارتباطات يكپارچه بازاريابي) فرآيند مديريت روابط با مشتريان است كه سعي ميكند ارزشهاي بنيادي برند (Brand Core Values) را از طريق فعاليتهاي ارتباطي هدايت كند. اين فعاليتها اغلب شامل فرآيندهاي بين بخشي (Cross-Functional)بوده كه ارتباطات سودمند با مشتريان و ساير ذينفعان را ايجاد كرده و از طريق كنترل استراتژيك، يا نفوذ در همه پيامهايي كه به مشتريان و ذينفعان ارسال ميشود، تقويت ميكند.
IMC چيست؟
ارتباطات بازاريابي يكپارچه (IMC) شامل هماهنگي و يكپارچهسازي همه ابزارهاي ارتباطي بازاريابي ميباشد كه با استفاده از يك برنامه بدون عيب و نقص براي حداكثر كردن اثر بر روي مصرفكننده نهايي با حداقل هزينه در شركتها اجرا ميشود. اين يكپارچه سازي همه كانالهاي بازاريابي، ارتباطات مشتري محور، و حتي ارتباطات درونسازماني را تحت تاثير قرار خواهد داد.اجزاي ارتباطات بازاريابي يكپارچه
1- پايه : مديريت تصوير شركت (Corporate Image Management) و مديريت برند، رفتار خريداران، تحليل فرصتهاي ترويج
2- ابزارهاي تبليغات : مديريت تبليغات، طراحي تبليغات (چارچوب نظري و انواع پژوهشها، استراتي پيامها، چارچوب اجرايي كردن، انتخاب رسانه تبليغ)
3- ابزارهاي ترويجي: ترويج براي مشتريان تجاري، ترويج براي شبكه فروش، ترويج براي مصرفكننده نهايي، فروش فردبهفرد، بازاريابي بر اساس پايگاه داده يا مديريت روابط با مشتريان (CRM) يا روابط عمومي و برنامههاي حمايتي (Sponsorship)
4- ابزارهاي يكپارچهسازي : بازاريابي اينترنتي، ارتباطات يكپارچه بازاريابي براي كسبوكارهاي كوچك و كارآفرينانه، ارزيابي برنامه بازاريابي يكپارچهاجزاي آميخته بازاريابي
اينترنت روش كسب و كار را كه در دنياي امروز استفاده ميشود، تغيير داده است. متغيرهاي بخشبندي بازار (Segmentation)، هدفگذاري بازار (Targeting)و انتخاب جايگاه (Positioning) به صورت متفاوتي شكل گرفتهاند. راهي كه محصولات و خدمات جديد بازاريابي ميشوند (با اينكه در برخي موارد ارزشهاي اقتصادي و اجتماعي تغيير نكردهاند)، متحول شده است. براستي هدف نهايي شركتها كه همان افزايش درآمد و سود ميباشد، هنوز تغيير نكرده است. بازارايابي به واسطه اينترنت با موضوعات جديد زيادي درگير شده است.بازاريابي زماني به عنوان يك راه شناخته ميشود كه شركتها ارتباطات فروش خود را با آن توسعه داده و براي خود سود بيشتري كسب ميكردند. اما امروزه اين موضوع تبديل به تعاملات و گفتگوهاي فراوان بين بازارياب و مشتري شده است و تلاشهاي بازاريابي اجزاي آميخته بازاريابي را در هم تنيده است. سياستهاي ترويجي تنهاي يكي از اجزاي آميخته بازاريابي مي باشد. فعاليتهاي ترويجي شامل تبليغات (با استفاده از رسانههاي مختلف)، ترويجها و تخفيفات فروش (براي شبكه فروش يا مشتري نهايي) و فعاليتهاي فروش فردي ميباشد. امروزه بازاريابي اينترنتي، بازاريابي از طريق اسپانسر، بازاريابي مستقيم، بازاريابي پايگاه دادهاي، بازاريابي با روابط عمومي نيز به اين روشهاي ترويج اضافه شدهاند. يكپارچه سازي همه اين ابزارهاي ترويجي (در چارچوب آميخته بازاريابي) راهي براي بدست آوردن بخشي از سهم بازار رقيب ميباشد.
نقطه شروع فرآيند ارتباطات بازاريابي يكپارچه همان آميخته بازاريابي است كه شامل انواع مختلف بازاريابي، تبليغات و فروش خواهد شد. بدون يك برنامه ارتباطات بازاريابي يكپارچه هيچ همگوني بين فروشنده و مشتري وجود نخواهد داشت. هدف شركتها ايجاد و حفظ ارتباطات از طريق كاركنان با مشتريان ميباشد. بازاريابي يكپارچه بر پايه برنامه بازاريابي استوار است. اين برنامه ميبايست همه فعاليتها در آميخته بازاريابي را هماهنگ نمايد.
يك برنامه بازاريابي شامل بخشهاي زير ميباشد:
1- تحليل شرايط (Situation Analysis)
2- اهداف بازاريابي (Marketing Objectives)
3- بودجه بازاريابي (Marketing Budget)
ارتباطات بازاريابي يكپارچه به دنبال اين است كه با حفظ ثابت و پايداري د رپيام (Consistency) و استفاده از رسانههاي مكمل، يك سنخيت كلي (Congruity) را بين بخشهاي مختلف ايجاد كند. اين مفهوم شامل كانالهاي بازاريابي آنلاين و آفلاين ميشود. كانالهاي بازاريابي آنلاين شامل هر برنامه يا كمپينگ (Campaign) در بازاريابي الكترونيك ميشود كه ميتواند از طريق بهبود موتورهاي جستجو (SEO)، پرداخت به ازاي كليك، پست الكترونيك، بنرهاي سايتها، وبينارها (سمينارهاي آنلاين بر روي وب)، وبلاگها، سيستم RSS، پادكست، راديوي اينترنتي و يا تلويزيون اينترنتي ميشود. كانالهاي بازاريابي آفلاين شامل سيستمهاي سنتي چاپي (روزنامه، مجله و …)، بستههاي پستي، روابط عموميها، بيلبورد و لمپُست، ارتباط با صنايع، راديو و تلويزوين ميباشد.اهميت ارتباطات بازاريابي يكپارچه
جابجايي و تغييرات در تبليغات و صنعت رسانه باعث شده است تا ارتباطات بازاريابي يكپارچه براي بازاريابان بصورت يك استراتژي بنيادي توسعه يابد. دلايل اهميت ارتباطات بازاريابي يكپارچه عبارتند از :
1- تغيير از تبليغات رسانهاي تا ارتباطات چندگانه
2- تغيير از رسانه عمومي به رسانههاي تخصصي براي گوشهبازارها
3- تغيير از بازارهاي فروش عمده به خردهفروشي (بازارهاي تحت كنترل مشتري)
4- تغيير از تبليغات با تمركز بر عموم مردم به سمت بازاريابي بر اساس پايگاه اطلاعاتي از مشتريان
5- تغيير از سطح پايين پاسخگويي آژانسهاي تبليغاتي و بازاريابي به سمت سطوح بالاتر پاسخگويي
6- تغيير از پرداختهاي سنتي به پرداخت بر اساس عملكرد (كه باعث فروش يا سود بيشتر شركت و يا كاهش هزينهها شود)
7- تغيير از دسترسي محدود به اينترنتي به دسترسي با سرعت بالا به اينترنت در تمام ساعات شبانهروز و ايام سال (و حتي سامانههاي اينترنت بيسيم مانند WiFi، WiMax، GPRS و غيره)4P در مقابل 4C
1- جايگزيني مفهوم مصرفكننده به جاي محصول (Not Product, but Consumer) :
شما بايد بدانيد كه خواسته (Want) و نياز (Need) مشتري چيست؟ زمان آنكه شما هرچيز كه خواستيد به مشتري بفروشيد گذشته است. ويژگيهاي محصول مي بايست با ويژگيهايي كه مشتري قصد خريد آنها را دارد تطابق داشته باشد. همچنين بايد به ياد داشته باشيم كه بخشي از آنچه مشتري از شما مي خرد، تجربه خريد (Buying Experience) ميباشد كه شامل همه اتفاقات در فرآيند خريد ميباشد.
2- جايگزيني مفهوم هزينه به جاي قيمت (Not Price, but Cost)
بايد بدانيم كه هزينههايي كه مشتري ميپردازد تا نياز يا خواستهاش را پاسخ بدهد فقط قيمت محصول نيست. اغلب اين هزينهها شامل زمان و هزينه رسيدن به محل خريد، هزينه بررسي و انتخاب محصول، هزينههاي ناشي از فشار ترافيك و استرسها و يا هزينه احتمالي نگهداري كودك در منزل يا مهد كودك خواهد بود.
3- جايگزني مفهوم سهولت دسترسي به جاي محل توزيع (Not Place, but Convenience)
به علت كمبود زمان و وجود مسائلي مانند ترافيك، تصور سهولت دسترسي براي خريد و يا مكانيزم تحويل كالا به عنوان يكي از دغدغههاي امروزه مصرفكنندگان ميباشد. توجه كنيد تعريف مفهوم سهولت دسترسي بر اساس رضايت مشتري و پاسخگويي به نياز يا خواسته او خواهد بود.
4- جايگزني مفهوم ارتباطات به جاي ترويج (Not Promotion, but Communication)
امروزه سياستهاي تروجي جاي خود را به استفاده از رسانهها و روشهاي ارتباطي با هم براي ارائه يك مفهوم و پيام واحد با استفاده از يك مكانيزم ارتباطي دوطرفه داده است. همچنين بايد به ياد داشته باشيم كه اين ارتباطات فقط از طريق رسانهها سنتي صورت نميگيرد و روشهاي جديدي مثل بازاريابي ويروسي، تبليغات دهان به دهان، بازاريابي چريكي و غيره جاي خود را در بين متخصصين بازاريابي و تبليغات باز كردهاند. به عبارت ديگر همه مسيرهايي را شامل ميشود مشتري يك پيام واحد را بشنود (Hear)، ببيند (See/Watch)، بخواند (Read) و يا حتي حس كند (Sense).اجزاي ارتباطات اثربخش
هدف انتخاب اجزاي ارتباطات بازاريابي اثربخش اين است كه يك كمپينگ بسازيم كه اثربخش بوده و با بستره رسانه انتخاب شده سازگار باشد. برخي از بازاريابي ممكن است بخواهند فقط تبليغات وسيع و گسترده (با بيشترين ميزان جلب توجه مخاطبان، خاص و بسيار انگيزاننده) انجام دهند و برخي ديگر ممكن است بخواهند با يك تبليغ و در يك رسانه در عمق بيشتري از ذهن مخاطب خود نفوذ كنند.به هر حال به ياد داشته باشيم كه ارتباطات بازاريابي يكپارچه چيزي فراتر از يك كمپينگ است ولي ديده ميشود كه حجم زيادي از پولها صرف ساخت و پخش تبليغات ميشود. همچنين حجم زيادي از بودجه نيز صرف تحقيقات اجزاي كمپينگ ميشود. يكي از انواع متداول ارتباطات بازاريابي يكپارچه فروش فردي (Personal Selling) ميباشد. فروش فردي را ميتوان “فروش رو در رو بصورتي كه يك فروشنده سعي مي كند خريدار را قانع كند كه خريدي داشته باشد”، تعريف نمود.
تحليل فرصت ترويج
يك وظيفه عمده كه باعث شناخت راه در مسير ايجاد ارتباطات بازاريابي يكپارچه ميشود، تحليل فرصت ترويج (Promotion Opportunity Analysis) ميباشد. تحليل فرصت ترويج فرآيندي است كه بازاريابان براي تعيين مخاطبان هدف براي محصول يا خدمات شركت بكار ميگيرند و استراتژي ارتباطات براي دستيابي به آن مخاطبان نياز دارد.در اينجا پنج مرحله توسعه يك تحليل فرصت ترويج را بيان مي كنيم :
1- تدوين يك تحليل ارتباطات بازار (Communication Market Analysis)
– رقبا (Competitors)
– فرصتها (Opportunities)
– بازارهاي هدف (Target Markets)
– مشتريان (Customers)
– جايگاه محصول (Product Positioning)
2- تعيين اهداف ارتباط (Communication Objectives)
– توسعه آگاهي برند (Brand Awareness)
– افزايش تقاضاي دستهبندي شده (Category Demand)
– تغيير اعتقاد يا نگرش مشتري (Customer Belief or Attitude)
– بهبود اقدامات خريد (Purchase Action)
– تشويق به تكرار خريد (Repeat Purchases)
– ايجاد ازدحام مشتري (Customer Traffic)
– بهبود تصوير شركت در ذهن مشتري (Firm Image)
– افزايش سهم بازار (Market Share)
– افزايش فروش (Sales)
– تقويت تصميم به خريد (Purchase Decision)
3- ايجاد فاكتورهاي متعدد بودجه ارتباطات كه روي رابطه مصرف بخاطر ترويج و فروش موثر است:
– اهداف ترويج (Promotion’s Goal)
– اثرات جانبي (Threshold Effects)
– اثرات يكساله (Carryover Effects)
– اثرات استهلاك (Wear-out Effects)
– اثرات خراب شدن و يا فاسد شدن (Decay Effects)
– رويدادهاي تصادفي (Random Events)
4- آماده كردن استراتژيهاي ترويج (Promotional Strategies)
5- تطابق تاكتيكها با استراتژيها
– در اين مرحله بازاريابها مي بايست به دقت اقدامات و ابزارهايي كه رقباي اصلي بكار مي گيرند بررسي و تحليل نمايند.کی از چهار مولفه اصلی در آمیخته بازاریابی (که قبلا در همین ستون معرفی شده است)، مولفه ترویج (Promotion) است که ابزارهای ارتباطی یکی از مباحث اصلی در آن است. بهطور یقین ابزارهای ارتباطی زمانی میتوانند اثربخشی بیشتری داشته باشند که به جای انفصال، با هم هماهنگی و یکپارچگی داشته باشند و مجموعهای از روشهای ارتباطی هماهنگ میتواند همافزایی موثری ایجاد کنند.
یکپارچگی ابزارهای ارتباطی میتواند در سطوح مختلفی رخ دهد، این یکپارچگی میتواند در سطوح افقی، عمودی، داخلی و خارجی اتفاق بیفتد. یکپارچگی افقی در ابزارهای ارتباطی بازاریابی و سراسر واحدهای عملکردی سازمان زمانی اتفاق میافتد که تمامی واحدها اعم از تولید، مالی، توزیع و ارتباطات با هم کار کنند و بهطور کاملا آگاهانه تصمیمات و اقدامات خود را بهصورت پیامی مشترک به مشتریان ارسال کنند. یکپارچگی عمودی، به معنای پیوستگی ابزارهای ارتباطی بازاریابی با اهداف کلان و استراتژیهای سازمان و حمایت و پشتیبانی از آنها است. ازجمله مثالهای خوب برای این یکپارچگی ارسال پیامهای چشماندازهای سازمانها در ارتباطات ایجاد شده با مشتری است. یکپارچگی داخلی؛ به معنای آگاه سازی و انگیزه بخشی به کارکنان سازمان در مورد پیشرفتها و پروژههای جدید، دریافت استانداردها یا شرکای تجاری تازه است. یکپارچگی خارجی به معنای استفاده از پتانسیل شرکتهای دیگر برای ایجاد ارتباط بازاریابی است برای مثال، میتوان از ارائه تبلیغات مشترک با یک شرکت دیگر استفاده کرد.
معرفی ابزار
اگرچه ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی نیازمند صرف تلاش، برنامهریزی و تخصیص منابع است، اما استفاده از این ابزار میتواند منجر به ایجاد مزیت رقابتی، افزایش فروش و سود، صرفهجویی در هزینه و زمان و تنش در بازاریابی شود.
یکی از مهمترین مزیتهای این ابزار افزایش سود ناشی از اثربخشی مناسب است، گاهی ممکن است یک پیام مناسب و یکپارچه تاثیرگذاری به مراتب بیشتری از هزاران پیام بیربط برای مخاطبان داشته باشد. وقتی مخاطبان مجموعهای پیامهای ارتباطی به هم پیوسته و متناسب، به هنگام و برنامهریزی شده دریافت میکنند، میتوانند تصمیمگیری مناسبتری برای انتخاب داشته باشند. با وجود عقل سلیم وجود یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی را میپذیرند، اما مشاهده میشود که سازمانها با اجرا، پیادهسازی و استفاده از آن با مسائلی روبهرو هستند. یکی از دلایل این موضوع وجود ساختارهای سازمانی انعطافناپذیر است، مدیران در چنین سازمانهایی برای محافظت از بودجه و قدرت خود، در مقابل IMC از خود مقاومت نشان میدهند. درحالی که اگر تمامی ارکان سازمان از اهمیت یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی آگاه باشند، همکاری مناسب و اثربخشی از خود نشان میدهند. جالب اینکه در برخی از شرکتهای بزرگ(که در کشور ما نیز کم نیستند)، به دلیل وجود رقابت ناسالم این یکپارچگی حتی در واحد بازاریابی سازمان نیز مشاهده نمیشود و این مساله در دراز مدت تاثیرات مخربی بر تصویر سازمان در ذهن مشتری خواهد گذاشت.
برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی گامهای زیر را بردارید:
1) حمایت کامل مدیریت را داشته باشید. با اطمینان از اینکه مدیریت ارشد IMC را درک کرده است؛ حمایت و پشتیبانی آنها را جلب کنید.
2) در سطوح مختلف مدیریت یکپارچگی ایجاد کنید. با برنامه ریزی و تشکیل جلسات منظم، به مدیران سازمان اهمیت IMC را منتقل و در آنها یکپارچگی ایجاد کنید.
3) برای ارتباطات بازاریابی استراتژی شفافی تدوین کنید. برای ارتباطات در بازاریابی باید اهداف و استراتژیهای روشنی داشته باشید. باید اطمینان حاصل کنید ارتباطات بازاریابی ایجاد شده، برای نام تجاری شما ارزش افزوده ایجاد میکند.
4) اول به مشتری به فکر کنید. ارتباطات بازاریابی را در سراسر فرآیند خرید مشتریان خود قرار دهید. مراحل قبل از خرید مشتری را به خوبی شناسایی کنید و در هر مرحله یک ابزار ارتباطی مناسب با آن انتخاب و استقرار دهید.
5) برای ارتباطات بازاریابی یک سیستم اطلاعاتی مناسب را بهکار گیرید. برای ایجاد یکپارچگی در ارتباطات بازاریابی، نیاز به سیستم اطلاعاتی مناسبی در مورد مشتریان هستید تا بتوانید در زمان مناسب اطلاعات و پیامهای مهم را به آنها منتقل کنید.
6) از رسانههای مختلف برای ابزارهای ارتباطی استفاده کنید. با توجه به متغیرهایی چون نوع ارتباط(یک طرفه یا دوطرفه) با مشتری و همچنین نحوه ارتباط (جمعی یا هدفگیری شده) نوع ابزارهای ارتباطی خود را انتخاب و از آن استفاده کنید.
7) همیشه برای تغییر آماده باشید. از تجارب خود در بازاریابی یادگیری داشته باشید و بهطور مستمر برای ایجاد ارتباطات موثر در بازاریابی در حال جستوجو باشید و همیشه برای تغییر رویکرد در بازاریابی آماده باشید.مدل AIDA برای افزایش فروش
مدل AIDA چیست؟
مدل AIDA مراحل ابتدایی و پایهای فروش را تشریح میکند. چهار حرف AIDA از ابتدای چهار کلمهی توجه، علاقه، اشتیاق و عمل (Attention, Interest, Delight, Act) گرفته شده است که فرآیند منطقی تصمیمگیری برای خرید میباشند. در هر مرحله از فروش که با مشکلی مواجه میشوید، به دلیل عدم موفقیت در یکی از این چهار بخش است.
۱- توجه مشتری را جلب کنید تا به حرف شما گوش کند. (Attention)
اولین کلمه، توجه به این معنی است که قبل از این که چیزی را به کسی بفروشید، تمایلات او را بشکافید و کاری کنید که توجه او به شما جلب شود و به صحبتهای شما گوش کند.۲- مشتری را علاقمند کنید. (Interest)
حرف دوم در مدل AIDA نشانگر کلمه علاقه است. شما باید با نشان دادن خصوصیات و مزایای محصولات یا خدمات خود، یا توضیح اینکه محصول یا خدمات شما چگونه میتواند زندگی و شغل مشتری را ارتقا بخشد، در مشتری ایجاد علاقه کنید.۳- میل خرید مشتری را تحریک کنید (Delight)
سومین حرف در مدل AIDA نشانگر کلمهی شوق و اشتیاق است که باعث تشویق یک مشتری به خرید میشود که قسمت مهمی از فروشندگی به حساب میآید. سپس کار شما این است که مشتریهایی بیابید که شدیدا به دنبال چنین مزایایی هستند.۴- خاتمه دادن به فروش (Act ~ Action)
آخرین حرف در مدل AIDA نشانگر کلمه عمل است. در این قسمت از فرآیند فروش، شما از مشتری میخواهید که دربارهی خرید تصمیم قطعی بگیرد و روی پیشنهاد شما کار کند؛ یعنی جایی که به فروش خاتمه میدهید.جالب است که خیلی از فروشندگان در فرآیند فروش، این چهار قسمت را با هم مخلوط میکنند، ترتیب آنها را رعایت نمیکنند، از یکی به دیگری میپرند و باز به قبلی باز میگردند یا همه را در یکدیگر ادغام میکنند. اما اگر ترتیب آنها در این مدل رعایت نشود، حتی اگر تمامی آنها نیز بهکار برده شوند، هرگز مثمر ثمر واقع نخواهد شد.
انواع فروشندگان از رویکردهای مختلف
انواع فروشندگان از رویکردهای مختلف
1-فروشندگان تخفیفی
فروشندگانی هستند ، که چنانچه کالا تخفیف داشته باشد می فروشند و اگر نداشته باشد نمی توانند بفروشند.
2-فروشندگان جایزه محور
اگر محصول جایزه داشته باشد می فروشند اگر نداشته باشد نمی فروشند یا کمتر اهمیت می دهند.
3-فروشندگان برند محور
اگر محصول برند باشد فروش خوبی دارند اگر محصول برند نباشدفروش کمی دارند یا نمی فروشند.
4-فروشندگان تبلیغ گرا
فروشندگانی که پایه و اساس آنها تبلیغات کالا است، اگر محصول تبلیغ داشته باشد می فروشند و اگر نداشته باشد نمی فروشند.
5-فروشندگان رابطه محور
فروشندگانی هستند که فقط چون ارتباط صمیمی با فروشنده یا مشتری دارند ، اگر مشتری عوض شود یا ارتباط ضعیف شود نمی تواند بفروشد
6-فروشندگان شخص محور
به خاطر اینکه شخص پیش مشتری است می فروشد
7-فروشندگان مکان محور/ مکانی
فروشندگانی که در یک منطقه خاصی می توانند بفروشند و چنانچه منطقه عوض شود افت فروش دارند.
8-فروشندگان محصول محور
فروشنده به عنوان مثال مواد غذایی می تونه بفروشه ولی مواد شوینده نمی تونه بفروشه، یا چای می تونه بفروشه ولی برنج نمی تونه بفروشه
9-فروشندگان پرستیژ محور
فروشندگانی که پرستیژ خودشان را یدک می کشند، این فروشندگان فقط پرستیژ فروشندگی دارند با کلاس برخورد می کنند ولی قدرت متقاعد کردن مشتری را ندارند.
10-فروشندگان سیگنالی
فروشندگانی هستند که بر اساس سیگنالهایی که از مدیران خود و …. دریافت می کنند کار خودشان را انجام می دهند
11-فروشندگان لحظه ای/ زمانی
فروشندگانی که صبح ها خوب می فروشند ولی عصرها فروش خوبی ندارند یا اوایل هفته خوب کار می کنند و اواخر هفته ضعیف هستند.
12-فروشندگان ابزار محور/ ابزار گرا
فروشندگانی هستند که اگر ابزار باشه مثل کاتولوگ ویزیتوری، تبلت و … می تونن بفروشن اگر نباشه جرأ پرزنت و معرفی کالا را ندارند.
13-فروشندگان رسانه گرا/ رسانه محور
فروشندگانی که وابسته رسانه ارتباطی هستند مثلا با تلفن خوب می فروشند ولی حضوری نمی توانند بفروشند .
14- فروشندگان شرکت گرا/شرکت محور
فروشندگانی که وابسته به برند شرکت هستند، به عنوان مثال محصولات برند کاله را می فروشند ولی محصولات شرکت به پخش را نمی فروشند.
15-فروشندگان سبد گرا/ سبد محور
فروشندگانی که نگاهشان به سبد است، اگر سبد قدرتمند باشد می فروشند و اگر نباشد نمی فروشند.
16- فروشندگان فصلی
در یک فصل خوب هستند در فصل دیگر ضعیف هستند مثلاً، زمستان به دلیل سرما یا تابستان به خاطر گرما فروششان کم می شود و پاییز فروششان خوب است.
17-فروشندگان نمونه محور
اگر نمونه مجانی داشته باشند می توانند بفروشند اگر نباشد نمی توانند بفروشند.
18-فروشندگان مدیر محور
فروشندگانی که وابسته به مدیرانشان هستند و برای راضی نگه داشتن مدیرانشان می فروشند اگر مدیرانشان عوض شود افت فروش پیدا می کنند.
19-فروشنده تیم محور
وابسته به تیم هستند مثلا در تیم استقلال خوب بازی می کنه وقتی تیمش عوض بشه برود تراکتور سازی ضعیف بازی می کند.
20-فروشنده شخص گرا/نسبیت گرا
فروشنده ای که به خانومها خوب می فروشه توان فروش به آقایان را ندارد یا بلعکس، یا به جوانها خوب می فروشه و به پیرها نمی تواند بفروشد و یا بلعکس.
21-فروشندگان رفتار محور
فروشندگانی هستند که بر حسب رفتارها کار فروش انجام می دهند.
22-فروشندگان خواهش محور/التماس محور
فروشندگانی که با خواهش و التماس و گریه و زاری کالا را به فروش می رسانند.
23-فروشندگان تنبیه محور/جریمه محور
فروشندگانی هستند که باید تنبیه و جریمه شوند تا بفروشند اگر تنبیه یا جریمه نشوند نمی فروشند.
24-فروشندگان اغراق محور
فروشندگانی هستند که بزرگنمایی می کنند (غلو الکی هنگام فروش )
25-فروشندگان خالی بند/دروغ محور
فروشندگانی که هنگام فروش دروغ می گویند.
26-فروشندگان صوری
فروشندگانی هستند که فاکتورهای صوری می زنند.
27-فروشندگان رقیب محور
فروشندگانی هستند که به خاطر رقابت می فروشند و اگر رقیب نداشته باشند نمی فروشند یا کم می فروشند.(فروشندگانی که با فرد یا برند رقابت می کنند)